شماره سوره

نام سوره

الفاتحة
البقرة
آل‏عمران
النساء
المائدة
الانعام
الاعراف
الانفال
التوبة
يونس
هود
يوسف
الرعد
ابراهيم
الحجر
النحل
الاسراء
الكهف
مريم
طه
الانبياء
الحج
المؤمنون
النور
الفرقان
الشعراء
النمل
القصص
العنكبوت
الروم
لقمان
السجده
الاحزاب
سبا
فاطر
يس
الصافات
ص
الزمر
غافر
فصلت
الشورى
الزخرف
الدخان
الجاثية
الاحقاف
محمد
الفتح
الحجرات
ق
الذاريات
الطور
النجم
القمر
الرحمن
الواقعة
الحديد
المجادلة
الحشر
الممتحنة
الصف
الجمعة
المنافقون
التغابن
الطلاق
التحريم
الملك
القلم
الحاقة
المعارج
نوح
الجن
المزمل
المدثر
القيامة
الانسان
المرسلات
النبا
النازعات
عبس
التكوير
الانفطار
المطففين
الانشقاق
البروج
الطارق
الاعلى
الغاشية
الفجر
البلد
الشمس
الليل
الضحى
الشرح
التين
العلق
القدر
البينة
الزلزلة
العاديات
القارعة
التكاثر
العصر
الهمزة
الفيل
قريش
الماعون
الكوثر
الكافرون
النصر
المسد
الاخلاص
الفلق
الناس

سوره مباركه النازعات سوره شماره 79

بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

و النازعات غرقا (1)
سوگند به فرشتگانى كه (جان مجرمان را بشدت از بدنهايشان) برمى‏كشند، (1)

و الناشطات نشطا (2)
و فرشتگانى كه (روح مؤمنان) را با مدارا و نشاط جدا مى‏سازند، (2)

و السابحات سبحا (3)
و سوگند به فرشتگانى كه (در اجراى فرمان الهى) با سرعت حركت مى‏كنند، (3)

فالسابقات سبقا (4)
و سپس بر يكديگر سبقت مى‏گيرند، (4)

فالمدبرات امرا (5)
و آنها كه امور را تدبير مى‏كنند! (5)

يوم ترجف الراجفة (6)
آن روز كه زلزله‏هاى وحشتناك همه چيز را به لرزه درمى‏آورد، (6)

تتبعها الرادفة (7)
و بدنبال آن، حادثه دومين ( صيحه عظيم محشر) رخ مى‏دهد، (7)

قلوب يومئذ واجفة (8)
دلهايى در آن روز سخت مضطرب است، (8)

ابصارها خاشعة (9)
و چشمهاى آنان از شدت ترس فروافتاده است! (9)

يقولون ا انا لمردودون في الحافرة (10)
(ولى امروز) مى‏گويند: «آيا ما به زندگى مجدد بازمى‏گرديم؟! (10)

ا اذا كنا عظاما نخرة (11)
آيا هنگامى كه استخوانهاى پوسيده‏اى شديم (ممكن است زنده شويم)؟!» (11)

قالوا تلك اذا كرة خاسرة (12)
مى‏گويند: «اگر قيامتى در كار باشد، بازگشتى است زيانبار!» (12)

فانما هي زجرة واحدة (13)
ولى (بدانيد) اين بازگشت تنها با يك صيحه عظيم است! (13)

فاذا هم بالساهرة (14)
ناگهان همگى بر عرصه زمين ظاهر مى‏گردند! (14)

هل اتاك حديث موسى (15)
آيا داستان موسى به تو رسيده است؟! (15)

اذ ناداه ربه بالواد المقدس طوى (16)
در آن هنگام كه پروردگارش او را در سرزمين مقدس «طوى‏» ندا داد (و گفت): (16)

اذهب الى فرعون انه طغى (17)
به سوى فرعون برو كه طغيان كرده است! (17)

فقل هل لك الى ان تزكى (18)
و به او بگو: «آيا مى‏خواهى پاكيزه شوى؟! (18)

و اهديك الى ربك فتخشى (19)
و من تو را به سوى پروردگارت هدايت كنم تا از او بترسى (و گناه نكنى)؟!» (19)

فاراه الآية الكبرى (20)
سپس موسى بزرگترين معجزه را به او نشان داد! (20)

فكذب و عصى (21)
اما او تكذيب و عصيان كرد! (21)

ثم ادبر يسعى (22)
سپس پشت كرد و پيوسته (براى محو آيين حق) تلاش نمود! (22)

فحشر فنادى (23)
و ساحران را جمع كرد و مردم را دعوت نمود، (23)

فقال انا ربكم الاعلى (24)
و گفت: «من پروردگار برتر شما هستم!» (24)

فاخذه الله نكال الآخرة و الاولى (25)
از اين رو خداوند او را به عذاب آخرت و دنيا گرفتار ساخت! (25)

ان في ذلك لعبرة لمن يخشى (26)
در اين عبرتى است براى كسى كه (از خدا) بترسد! (26)

ا انتم اشد خلقا ام السماء بناها (27)
آيا آفرينش شما (بعد از مرگ) مشكل‏تر است يا آفرينش آسمان كه خداوند آن را بنا نهاد؟! (27)

رفع سمكها فسواها (28)
سقف آن را برافراشت و آن را منظم ساخت، (28)

و اغطش ليلها و اخرج ضحاها (29)
و شبش را تاريك و روزش را آشكار نمود! (29)

و الارض بعد ذلك دحاها (30)
و زمين را بعد از آن گسترش داد، (30)

اخرج منها ماءها و مرعاها (31)
و از آن آب و چراگاهش را بيرون آورد، (31)

و الجبال ارساها (32)
و كوه‏ها را ثابت و محكم نمود! (32)

متاعا لكم و لانعامكم (33)
همه اينها براى بهره‏گيرى شما و چهارپايانتان است! (33)

فاذا جاءت الطامة الكبرى (34)
هنگامى كه آن حادثه بزرگ رخ دهد، (34)

يوم يتذكر الانسان ما سعى (35)
در آن روز انسان به ياد كوششهايش مى‏افتد، (35)

و برزت الجحيم لمن يرى (36)
و جهنم براى هر بيننده‏اى آشكار مى‏گردد، (36)

فاما من طغى (37)
اما آن كسى كه طغيان كرده، (37)

و آثر الحياة الدنيا (38)
و زندگى دنيا را مقدم داشته، (38)

فان الجحيم هي الماوى (39)
مسلما دوزخ جايگاه اوست! (39)

و اما من خاف مقام ربه و نهى النفس عن الهوى (40)
و آن كس كه از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوى بازدارد، (40)

فان الجنة هي الماوى (41)
قطعا بهشت جايگاه اوست! (41)

يسئلونك عن الساعة ايان مرساها (42)
و از تو درباره قيامت مى‏پرسند كه در چه زمانى واقع مى‏شود؟! (42)

فيم انت من ذكراها (43)
تو را با يادآورى اين سخن چه كار؟! (43)

الى ربك منتهاها (44)
نهايت آن به سوى پروردگار تو است (و هيچ كس جز خدا از زمانش آگاه نيست)! (44)

انما انت منذر من يخشاها (45)
كار تو فقط بيم‏دادن كسانى است كه از آن مى‏ترسند! (45)

كانهم يوم يرونها لم يلبثوا الا عشية او ضحاها (46)
آنها در آن روز كه قيام قيامت را مى‏بينند چنين احساس مى‏كنند كه گويى توقفشان (در دنيا و برزخ) جز شامگاهى يا صبح آن بيشتر نبوده است! (46)