شماره سوره

نام سوره

الفاتحة
البقرة
آل‏عمران
النساء
المائدة
الانعام
الاعراف
الانفال
التوبة
يونس
هود
يوسف
الرعد
ابراهيم
الحجر
النحل
الاسراء
الكهف
مريم
طه
الانبياء
الحج
المؤمنون
النور
الفرقان
الشعراء
النمل
القصص
العنكبوت
الروم
لقمان
السجده
الاحزاب
سبا
فاطر
يس
الصافات
ص
الزمر
غافر
فصلت
الشورى
الزخرف
الدخان
الجاثية
الاحقاف
محمد
الفتح
الحجرات
ق
الذاريات
الطور
النجم
القمر
الرحمن
الواقعة
الحديد
المجادلة
الحشر
الممتحنة
الصف
الجمعة
المنافقون
التغابن
الطلاق
التحريم
الملك
القلم
الحاقة
المعارج
نوح
الجن
المزمل
المدثر
القيامة
الانسان
المرسلات
النبا
النازعات
عبس
التكوير
الانفطار
المطففين
الانشقاق
البروج
الطارق
الاعلى
الغاشية
الفجر
البلد
الشمس
الليل
الضحى
الشرح
التين
العلق
القدر
البينة
الزلزلة
العاديات
القارعة
التكاثر
العصر
الهمزة
الفيل
قريش
الماعون
الكوثر
الكافرون
النصر
المسد
الاخلاص
الفلق
الناس

سوره مباركه ق سوره شماره 50

بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

ق و القرآن المجيد (1)
ق، سوگند به قرآن مجيد (كه قيامت و رستاخيز حق است)! (1)

بل عجبوا ان جاءهم منذر منهم فقال الكافرون هذا شي‏ء عجيب (2)
آنها تعجب كردند كه پيامبرى انذارگر از ميان خودشان آمده; و كافران گفتند: «اين چيز عجيبى است! (2)

ا اذا متنا و كنا ترابا ذلك رجع بعيد (3)
آيا هنگامى كه مرديم و خاك شديم (دوباره به زندگى بازمى‏گرديم)؟! اين بازگشتى بعيد است!; (3)

قد علمنا ما تنقص الارض منهم و عندنا كتاب حفيظ (4)
ولى ما مى‏دانيم آنچه را زمين از بدن آنها مى‏كاهد; و نزد ما كتابى است كه همه چيز در آن محفوظ است! (4)

بل كذبوا بالحق لما جاءهم فهم في امر مريج (5)
آنها حق را هنگامى كه به سراغشان آمد تكذيب كردند; از اين رو پيوسته در كار پراكنده خود متحيرند! (5)

ا فلم ينظروا الى السماء فوقهم كيف بنيناها و زيناها و ما لها من فروج (6)
آيا آنان به آسمان بالاى سرشان نگاه نكردند كه چگونه ما آن را بنا كرده‏ايم، و چگونه آن را (بوسيله ستارگان) زينت بخشيده‏ايم و هيچ شكاف و شكستى در آن نيست؟! (6)

و الارض مددناها و القينا فيها رواسي و انبتنا فيها من كل زوج بهيج (7)
و زمين را گسترش داديم و در آن كوه‏هائى عظيم و استوار افكنديم و از هر نوع گياه بهجت‏انگيز در آن رويانديم، (7)

تبصرة و ذكرى لكل عبد منيب (8)
تا وسيله بينايى و يادآورى براى هر بنده توبه كارى باشد! (8)

و نزلنا من السماء ماء مباركا فانبتنا به جنات و حب الحصيد (9)
و از آسمان، آبى پربركت نازل كرديم، و بوسيله آن باغها و دانه‏هايى را كه درو مى‏كند رويانديم، (9)

و النخل باسقات لها طلع نضيد (10)
و نخلهاى بلندقامت كه ميوه‏هاى متراكم دارند; (10)

رزقا للعباد و احيينا به بلدة ميتا كذلك الخروج (11)
همه اينها براى روزى‏بخشيدن به بندگان است و بوسيله باران سرزمين مرده را زنده كرديم; (آرى) زنده‏شدن مردگان نيز همين گونه است! (11)

كذبت قبلهم قوم نوح و اصحاب الرس و ثمود (12)
پيش از آنان قوم نوح و «اصحاب الرس‏» ( قومى كه در يمامه زندگى مى‏كردند و پيامبرى به نام حنظله داشتند) و قوم ثمود (پيامبرانشان را) تكذيب كردند، (12)

و عاد و فرعون و اخوان لوط (13)
و همچنين قوم عاد و فرعون و قوم لوط، (13)

و اصحاب الايكة و قوم تبع كل كذب الرسل فحق وعيد (14)
و «اصحاب الايكه‏» ( قوم شعيب) و قوم تبع (كه در سرزمين يمن زندگى مى‏كردند)، هر يك از آنها فرستادگان الهى را تكذيب كردند و وعده عذاب درباره آنان تحقق يافت! (14)

ا فعيينا بالخلق الاول بل هم في لبس من خلق جديد (15)
آيا ما از آفرينش نخستين عاجز مانديم (كه قادر بر آفرينش رستاخيز نباشيم)؟! ولى آنها (با اين همه دلايل روشن) باز در آفرينش جديد ترديد دارند! (15)

و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب اليه من حبل الوريد (16)
ما انسان را آفريديم و وسوسه‏هاى نفس او را مى‏دانيم، و ما به او از رگ قلبش نزديكتريم! (16)

اذ يتلقى المتلقيان عن اليمين و عن الشمال قعيد (17)
(به خاطر بياوريد) هنگامى را كه دو فرشته راست و چپ كه ملازم انسانند اعمال او را دريافت مى‏دارند; (17)

ما يلفظ من قول الا لديه رقيب عتيد (18)
انسان هيچ سخنى را بر زبان نمى‏آورد مگر اينكه همان دم، فرشته‏اى مراقب و آماده براى انجام ماموريت (و ضبط آن) است! (18)

و جاءت سكرة الموت بالحق ذلك ما كنت منه تحيد (19)
و سرانجام، سكرات (و بيخودى در آستانه) مرگ بحق فرامى‏رسد (و به انسان گفته مى‏شود:) اين همان چيزى است كه تو از آن مى‏گريختى! (19)

و نفخ في الصور ذلك يوم الوعيد (20)
و در «صور» دميده مى‏شود; آن روز، روز تحقق وعده وحشتناك است! (20)

و جاءت كل نفس معها سائق و شهيد (21)
هر انسانى وارد محشر مى‏گردد در حالى كه همراه او حركت دهنده و گواهى است! (21)

لقد كنت في غفلة من هذا فكشفنا عنك غطاءك فبصرك اليوم حديد (22)
(به او خطاب مى‏شود:) تو از اين صحنه (و دادگاه بزرگ) غافل بودى و ما پرده را از چشم تو كنار زديم، و امروز چشمت كاملا تيزبين است! (22)

و قال قرينه هذا ما لدي عتيد (23)
فرشته همنشين او مى‏گويد: «اين نامه اعمال اوست كه نزد من حاضر و آماده است!» (23)

القيا في جهنم كل كفار عنيد (24)
(خداوند فرمان مى‏دهد:) هر كافر متكبر لجوج را در جهنم افكنيد! (24)

مناع للخير معتد مريب (25)
آن كسى كه به شدت مانع خير و متجاوز و در شك و ترديد است (حتى ديگران را به ترديد مى افكند); (25)

الذي جعل مع الله الها آخر فالقياه في العذاب الشديد (26)
همان كسى كه معبود ديگرى با خدا قرار داده، (آرى) او را در عذاب شديد بيفكنيد! (26)

قال قرينه ربنا ما اطغيته و لكن كان في ضلال بعيد (27)
و همنشينش (از شياطين) مى‏گويد: «پروردگارا! من او را به طغيان وانداشتم، لكن او خود در گمراهى دور و درازى بود!» (27)

قال لا تختصموا لدي و قد قدمت اليكم بالوعيد (28)
(خداوند) مى‏گويد: «نزد من جدال و مخاصمه نكنيد; من پيشتر به شما هشدار داده‏ام (و اتمام حجت كرده‏ام)! (28)

ما يبدل القول لدي و ما انا بظلام للعبيد (29)
سخن من تغيير ناپذير است، و من هرگز به بندگان ستم نخواهم كرد!» (29)

يوم نقول لجهنم هل امتلات و تقول هل من مزيد (30)
(به خاطر بياوريد) روزى را كه به جهنم مى‏گوييم: «آيا پر شده‏اى؟» و او مى‏گويد: «آيا افزون بر اين هم هست؟!» (30)

و ازلفت الجنة للمتقين غير بعيد (31)
(در آن روز) بهشت را به پرهيزگاران نزديك مى‏كنند، و فاصله‏اى از آنان ندارد! (31)

هذا ما توعدون لكل اواب حفيظ (32)
اين چيزى است كه به شما وعده داده مى‏شود، و براى كسانى است كه بسوى خدا بازمى‏گردند و پيمانها و احكام او را حفظ مى‏كنند، (32)

من خشي الرحمن بالغيب و جاء بقلب منيب (33)
آن كس كه از خداوند رحمان در نهان بترسد و با قلبى پرانابه در محضر او حاضر شود! (33)

ادخلوها بسلام ذلك يوم الخلود (34)
(به آنان گفته مى‏شود:) بسلامت وارد بهشت شويد، امروز روز جاودانگى است! (34)

لهم ما يشاؤن فيها و لدينا مزيد (35)
هر چه بخواهند در آنجا براى آنها هست، و نزد ما نعمتهاى بيشترى است (كه به فكر هيچ كس نمى‏رسد)! (35)

و كم اهلكنا قبلهم من قرن هم اشد منهم بطشا فنقبوا في البلاد هل من محيص (36)
چه بسيار اقوامى را كه پيش از آنها هلاك كرديم، اقوامى كه از آنان قويتر بودند و شهرها (و كشورها) را گشودند; آيا راه فرارى (از عذاب الهى) وجود دارد! (36)

ان في ذلك لذكرى لمن كان له قلب او القى السمع وهو شهيد (37)
در اين تذكرى است براى آن كس كه عقل دارد، يا گوش دل فرادهد در حالى كه حاضر باشد! (37)

و لقد خلقنا السماوات و الارض و ما بينهما في ستة ايام و ما مسنا من لغوب (38)
ما آسمانها و زمين و آنچه را در ميان آنهاست در شش روز ( شش دوران) آفريديم، و هيچ گونه رنج و سختى به ما نرسيد! (با اين حال چگونه زنده‏كردن مردگان براى ما مشكل است؟!) (38)

فاصبر على ما يقولون و سبح بحمد ربك قبل طلوع الشمس و قبل الغروب (39)
در برابر آنچه آنها مى‏گويند شكيبا باش، و پيش از طلوع آفتاب و پيش از غروب تسبيح و حمد پروردگارت را بجا آور، (39)

و من الليل فسبحه و ادبار السجود (40)
و در بخشى از شب او را تسبيح كن، و بعد از سجده‏ها! (40)

و استمع يوم يناد المناد من مكان قريب (41)
و گوش فرا ده و منتظر روزى باش كه منادى از مكانى نزديك ندا مى‏دهد، (41)

يوم يسمعون الصيحة بالحق ذلك يوم الخروج (42)
روزى كه همگان صيحه رستاخيز را بحق مى‏شنوند; آن روز، روز خروج (از قبرها) است! (42)

انا نحن نحيي و نميت و الينا المصير (43)
ماييم كه زنده مى‏كنيم و مى‏ميرانيم، و بازگشت تنها بسوى ماست! (43)

يوم تشقق الارض عنهم سراعا ذلك حشر علينا يسير (44)
روزى كه زمين به سرعت از روى آنها شكافته مى‏شود و (از قبرها) خارج مى‏گردند; و اين جمع كردن براى ما آسان است! (44)

نحن اعلم بما يقولون و ما انت عليهم بجبار فذكر بالقرآن من يخاف وعيد (45)
ما به آنچه آنها مى‏گويند آگاهتريم، و تو مامور به اجبار آنها (به ايمان) نيستى; پس بوسيله قرآن، كسانى را كه از عذاب من مى‏ترسند متذكر ساز (وظيفه تو همين است)! (45)