شماره سوره

نام سوره

الفاتحة
البقرة
آل‏عمران
النساء
المائدة
الانعام
الاعراف
الانفال
التوبة
يونس
هود
يوسف
الرعد
ابراهيم
الحجر
النحل
الاسراء
الكهف
مريم
طه
الانبياء
الحج
المؤمنون
النور
الفرقان
الشعراء
النمل
القصص
العنكبوت
الروم
لقمان
السجده
الاحزاب
سبا
فاطر
يس
الصافات
ص
الزمر
غافر
فصلت
الشورى
الزخرف
الدخان
الجاثية
الاحقاف
محمد
الفتح
الحجرات
ق
الذاريات
الطور
النجم
القمر
الرحمن
الواقعة
الحديد
المجادلة
الحشر
الممتحنة
الصف
الجمعة
المنافقون
التغابن
الطلاق
التحريم
الملك
القلم
الحاقة
المعارج
نوح
الجن
المزمل
المدثر
القيامة
الانسان
المرسلات
النبا
النازعات
عبس
التكوير
الانفطار
المطففين
الانشقاق
البروج
الطارق
الاعلى
الغاشية
الفجر
البلد
الشمس
الليل
الضحى
الشرح
التين
العلق
القدر
البينة
الزلزلة
العاديات
القارعة
التكاثر
العصر
الهمزة
الفيل
قريش
الماعون
الكوثر
الكافرون
النصر
المسد
الاخلاص
الفلق
الناس

سوره مباركه المجادلة سوره شماره 58

بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

قد سمع الله قول التي تجادلك في زوجها و تشتكي الى الله و الله يسمع تحاوركما ان الله سميع بصير (1)
خداوند سخن زنى را كه درباره شوهرش به تو مراجعه كرده بود و به خداوند شكايت مى‏كرد شنيد (و تقاضاى او را اجابت كرد); خداوند گفتگوى شما را با هم (و اصرار آن زن را درباره حل مشكلش) مى‏شنيد; و خداوند شنوا و بيناست. (1)

الذين يظاهرون منكم من نسائهم ما هن امهاتهم ان امهاتهم الا اللائي ولدنهم و انهم ليقولون منكرا من القول و زورا و ان الله لعفو غفور (2)
كسانى كه از شما نسبت به همسرانشان «ظهار» مى‏كنند (و مى‏گويند: «انت على كظهر امى تو نسبت به من بمنزله مادرم هستى‏»)، آنان هرگز مادرانشان نيستند; مادرانشان تنها كسانى‏اند كه آنها را به دنيا آورده‏اند! آنها سخنى زشت و باطل مى‏گويند; و خداوند بخشنده و آمرزنده است! (2)

و الذين يظاهرون من نسائهم ثم يعودون لما قالوا فتحرير رقبة من قبل ان يتماسا ذلكم توعظون به و الله بما تعملون خبير (3)
كسانى كه همسران خود را «ظهار» مى‏كنند، سپس از گفته خود بازمى‏گردند، بايد پيش از آميزش جنسى با هم، برده‏اى را آزاد كنند; اين دستورى است كه به آن اندرز داده مى‏شويد; و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است! (3)

فمن لم يجد فصيام شهرين متتابعين من قبل ان يتماسا فمن لم يستطع فاطعام ستين مسكينا ذلك لتؤمنوا بالله و رسوله و تلك حدود الله و للكافرين عذاب اليم (4)
و كسى كه توانايى (آزاد كردن برده‏اى) نداشته باشد، دو ماه پياپى قبل از آميزش روزه بگيرد; و كسى كه اين را هم نتواند، شصت مسكين را اطعام كند; اين براى آن است كه به خدا و رسولش ايمان بياوريد; اينها مرزهاى الهى است; و كسانى كه با آن مخالفت كنند، عذاب دردناكى دارند! (4)

ان الذين يحادون الله و رسوله كبتوا كما كبت الذين من قبلهم و قد انزلنا آيات بينات و للكافرين عذاب مهين (5)
« كسانى كه با خدا و رسولش دشمنى مى‏كنند خوار و ذليل شدند آن‏گونه كه پيشينيان خوار و ذليل شدند; ما آيات روشنى نازل كرديم، و براى كافران عذاب خواركننده‏اى است... (5)

يوم يبعثهم الله جميعا فينبئهم بما عملوا احصاه الله و نسوه و الله على كل شي‏ء شهيد (6)
در آن روز كه خداوند همه آنها را برمى‏انگيزد و از اعمالى كه انجام دادند با خبر مى‏سازد، اعمالى كه خداوند حساب آن را نگه داشته و آنها فراموشش كردند; و خداوند بر هر چيز شاهد و ناظر است! (6)

ا لم تر ان الله يعلم ما في السماوات و ما في الارض ما يكون من نجوى ثلاثة الا هو رابعهم و لا خمسة الا هو سادسهم و لا ادنى من ذلك و لا اكثر الا هو معهم اين ما كانوا ثم ينبئهم بما عملوا يوم القيامة ان الله بكل شي‏ء عليم (7)
آيا نمى‏دانى كه خداوند آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمين است مى‏داند; هيچ گاه سه نفر با هم نجوا نمى‏كنند مگر اينكه خداوند چهارمين آنهاست، و هيچ گاه پنج نفر با هم نجوا نمى‏كنند مگر اينكه خداوند ششمين آنهاست، و نه تعدادى كمتر و نه بيشتر از آن مگر اينكه او همراه آنهاست هر جا كه باشند، سپس روز قيامت آنها را از اعمالشان آگاه مى‏سازد، چرا كه خداوند به هر چيزى داناست! (7)

ا لم تر الى الذين نهوا عن النجوى ثم يعودون لما نهوا عنه و يتناجون بالاثم و العدوان و معصية الرسول و اذا جاؤك حيوك بما لم يحيك به الله و يقولون في انفسهم لولا يعذبنا الله بما نقول حسبهم جهنم يصلونها فبئس المصير (8)
آيا نديدى كسانى را كه از نجوا ( سخنان درگوشى) نهى شدند، سپس به كارى كه از آن نهى شده بودند بازمى‏گردند و براى انجام گناه و تعدى و نافرمانى رسول خدا به نجوا مى‏پردازند و هنگامى كه نزد تو مى‏آيند تو را تحيتى (و خوشامدى) مى‏گويند كه خدا به تو نگفته است، و در دل مى‏گويند: «چرا خدا مارا بخاطر اين سلام كه به او مي كنيم عذاب نمي كند» عذاب دوزخ آنها را كفايت است، وارد آن مى‏شوند، و چه بد فرجامى است! (8)

يا ايها الذين آمنوا اذا تناجيتم فلا تتناجوا بالاثم و العدوان و معصية الرسول و تناجوا بالبر و التقوى و اتقوا الله الذي اليه تحشرون (9)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه نجوا مى‏كنيد، و به گناه و تعدى و نافرمانى رسول (خدا) نجوا نكنيد، و به كار نيك و تقوا نجوا كنيد، و از خدايى كه همگى نزد او جمع مى‏شويد بپرهيزيد! (9)

انما النجوى من الشيطان ليحزن الذين آمنوا و ليس بضارهم شيئا الا باذن الله و على الله فليتوكل المؤمنون (10)
نجوا تنها از سوى شيطان است; مى‏خواهد با آن مؤمنان غمگين شوند; ولى نمى تواند هيچ گونه ضررى به آنها برساند جز بفرمان خدا; پس مؤمنان تنها بر خدا توكل كنند! (10)

يا ايها الذين آمنوا اذا قيل لكم تفسحوا في المجالس فافسحوا يفسح الله لكم و اذا قيل انشزوا فانشزوا يرفع الله الذين آمنوا منكم و الذين اوتوا العلم درجات و الله بما تعملون خبير (11)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه به شما گفته شود: «مجلس را وسعت بخشيد (و به تازه‏واردها جا دهيد)»، وسعت بخشيد، خداوند (بهشت را) براى شما وسعت مى‏بخشد; و هنگامى كه گفته شود: «برخيزيد»، برخيزيد; اگر چنين كنيد، خداوند كسانى را كه ايمان آورده‏اند و كسانى را كه علم به آنان داده شده درجات عظيمى مى‏بخشد; و خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است! (11)

يا ايها الذين آمنوا اذا ناجيتم الرسول فقدموا بين يدي نجواكم صدقة ذلك خير لكم و اطهر فان لم تجدوا فان الله غفور رحيم (12)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هنگامى كه مى‏خواهيد با رسول خدا نجوا كنيد (و سخنان درگوشى بگوييد)، قبل از آن صدقه‏اى (در راه خدا) بدهيد; اين براى شما بهتر و پاكيزه‏تر است و اگر توانايى نداشته باشيد، خداوند غفور و رحيم است! (12)

ا اشفقتم ان تقدموا بين يدي نجواكم صدقات فاذ لم تفعلوا و تاب الله عليكم فاقيموا الصلاة و آتوا الزكاة و اطيعوا الله و رسوله و الله خبير بما تعملون (13)
آيا ترسيديد فقير شويد كه از دادن صدقات قبل از نجوا خوددارى كرديد؟! اكنون كه اين كار را نكرديد و خداوند توبه شما را پذيرفت، نماز را برپا داريد و زكات را ادا كنيد و خدا و پيامبرش را اطاعت نماييد و (بدانيد) خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد با خبر است! (13)

ا لم تر الى الذين تولوا قوما غضب الله عليهم ما هم منكم و لامنهم و يحلفون على الكذب و هم يعلمون (14)
آيا نديدى كسانى را كه طرح دوستى با گروهى كه مورد غضب خدا بودند ريختند؟! آنها نه از شما هستند و نه از آنان! سوگند دروغ ياد مى‏كنند (كه از شما هستند) در حالى كه خودشان مى‏دانند (دروغ مى‏گويند)! (14)

اعد الله لهم عذابا شديدا انهم ساء ما كانوا يعملون (15)
خداوند عذاب شديدى براى آنان فراهم ساخته، چرا كه اعمال بدى انجام مى‏دادند! (15)

اتخذوا ايمانهم جنة فصدوا عن سبيل الله فلهم عذاب مهين (16)
آنها سوگندهاى خود را سپرى قرار دادند و مردم را از راه خدا بازداشتند; از اين‏رو براى آنان عذاب خواركننده‏اى است! (16)

لن تغني عنهم اموالهم و لا اولادهم من الله شيئا اولئك اصحاب النار هم فيها خالدون (17)
هرگز اموال و اولادشان آنها را از عذاب الهى حفظ نمى‏كند; آنها اهل آتشند و جاودانه در آن مى‏مانند! (17)

يوم يبعثهم الله جميعا فيحلفون له كما يحلفون لكم و يحسبون انهم على شي‏ء الا انهم هم الكاذبون (18)
(به خاطر بياوريد) روزى را كه خداوند همه آنها را برمى‏انگيزد، آنها براى خدا نيز سوگند (دروغ) ياد مى‏كنند همان‏گونه كه (امروز) براى شما ياد مى‏كنند; و گمان مى‏كنند كارى مى‏توانند انجام دهند; بدانيد آنها دروغگويانند! (18)

استحوذ عليهم الشيطان فانساهم ذكر الله اولئك حزب الشيطان الا ان حزب الشيطان هم الخاسرون (19)
شيطان بر آنان مسلط شده و ياد خدا را از خاطر آنها برده; آنان حزب شيطانند! بدانيد حزب شيطان زيانكارانند! (19)

ان الذين يحادون الله و رسوله اولئك في الاذلين (20)
كسانى كه با خدا و رسولش دشمنى مى‏كنند، آنها در زمره ذليل‏ترين افرادند.! (20)

كتب الله لاغلبن انا و رسلي ان الله قوي عزيز (21)
خداوند چنين مقرر داشته كه من و رسولانم پيروز مى‏شويم; چرا كه خداوند قوى و شكست‏ناپذير است! (21)

لا تجد قوما يؤمنون بالله و اليوم الآخر يوادون من حاد الله و رسوله و لو كانوا آباءهم او ابناءهم او اخوانهم او عشيرتهم اولئك كتب في قلوبهم الايمان و ايدهم بروح منه و يدخلهم جنات تجري من تحتها الانهار خالدين فيها رضي الله عنهم و رضوا عنه اولئك حزب الله الا ان حزب الله هم المفلحون (22)
هيچ قومى را كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند نمى‏يابى كه با دشمنان خدا و رسولش دوستى كنند، هر چند پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشاوندانشان باشند; آنان كسانى هستند كه خدا ايمان را بر صفحه دلهايشان نوشته و با روحى از ناحيه خودش آنها را تقويت فرموده، و آنها را در باغهايى از بهشت وارد مى‏كند كه نهرها از زير (درختانش) جارى است، جاودانه در آن مى‏مانند; خدا از آنها خشنود است، و آنان نيز از خدا خشنودند; آنها «حزب الله اند; بدانيد «حزب الله‏» پيروزان و رستگارانند. (22)