شماره سوره

نام سوره

الفاتحة
البقرة
آل‏عمران
النساء
المائدة
الانعام
الاعراف
الانفال
التوبة
يونس
هود
يوسف
الرعد
ابراهيم
الحجر
النحل
الاسراء
الكهف
مريم
طه
الانبياء
الحج
المؤمنون
النور
الفرقان
الشعراء
النمل
القصص
العنكبوت
الروم
لقمان
السجده
الاحزاب
سبا
فاطر
يس
الصافات
ص
الزمر
غافر
فصلت
الشورى
الزخرف
الدخان
الجاثية
الاحقاف
محمد
الفتح
الحجرات
ق
الذاريات
الطور
النجم
القمر
الرحمن
الواقعة
الحديد
المجادلة
الحشر
الممتحنة
الصف
الجمعة
المنافقون
التغابن
الطلاق
التحريم
الملك
القلم
الحاقة
المعارج
نوح
الجن
المزمل
المدثر
القيامة
الانسان
المرسلات
النبا
النازعات
عبس
التكوير
الانفطار
المطففين
الانشقاق
البروج
الطارق
الاعلى
الغاشية
الفجر
البلد
الشمس
الليل
الضحى
الشرح
التين
العلق
القدر
البينة
الزلزلة
العاديات
القارعة
التكاثر
العصر
الهمزة
الفيل
قريش
الماعون
الكوثر
الكافرون
النصر
المسد
الاخلاص
الفلق
الناس

سوره مباركه العنكبوت سوره شماره 29

بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

الم (1)
الم (1)

ا حسب الناس ان يتركوا ان يقولوا آمنا و هم لا يفتنون (2)
آيا مردم گمان كردند همين كه بگويند: «ايمان آورديم‏»، به حال خود رها مى‏شوند و آزمايش نخواهند شد؟! (2)

و لقد فتنا الذين من قبلهم فليعلمن الله الذين صدقوا و ليعلمن الكاذبين (3)
ما كسانى را كه پيش از آنان بودند آزموديم (و اينها را نيز امتحان مى‏كنيم); بايد علم خدا درباره كسانى كه راست مى‏گويند و كسانى كه دروغ مى‏گويند تحقق يابد! (3)

ام حسب الذين يعملون السيئات ان يسبقونا ساء ما يحكمون (4)
آيا كسانى كه اعمال بد انجام مى‏دهند گمان كردند بر قدرت ما چيره خواهند شد؟! چه بد داورى مى‏كنند! (4)

من كان يرجوا لقاء الله فان اجل الله لآت و هو السميع العليم (5)
كسى كه اميد به لقاء الله (و رستاخيز) دارد (بايد در اطاعت فرمان او بكوشد!) زيرا سرآمدى را كه خدا تعيين كرده فرامى‏رسد; و او شنوا و داناست! (5)

و من جاهد فانما يجاهد لنفسه ان الله لغني عن العالمين (6)
كسى كه جهاد و تلاش كند، براى خود جهاد مى‏كند; چرا كه خداوند از همه جهانيان بى نياز است. (6)

و الذين آمنوا و عملوا الصالحات لنكفرن عنهم سيئاتهم و لنجزينهم احسن الذي كانوا يعملون (7)
و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادند، گناهان آنان را مى‏پوشانيم (و مى‏بخشيم) و آنان را به بهترين اعمالى كه انجام مى‏دادند پاداش مى‏دهيم. (7)

و وصينا الانسان بوالديه حسنا و ان جاهداك لتشرك بي ما ليس لك به علم فلا تطعهما الي مرجعكم فانبئكم بما كنتم تعملون (8)
ما به انسان توصيه كرديم كه به پدر و مادرش نيكى كند، و اگر آن دو (مشرك باشند و) تلاش كنند كه براى من همتايى قائل شوى كه به آن علم ندارى، از آنها پيروى مكن! بازگشت شما به سوى من است، و شما را از آنچه انجام مى‏داديد با خبر خواهم ساخت! (8)

و الذين آمنوا و عملوا الصالحات لندخلنهم في الصالحين (9)
و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادند، آنها را در زمره صالحان وارد خواهيم كرد! (9)

و من الناس من يقول آمنا بالله فاذا اوذي في الله جعل فتنة الناس كعذاب الله و لئن جاء نصر من ربك ليقولن انا كنا معكم ا و ليس الله باعلم بما في صدور العالمين (10)
و از مردم كسانى هستند كه مى‏گويند: «به خدا ايمان آورده‏ايم!» اما هنگامى كه در راه خدا شكنجه و آزار مى‏بينند، آزار مردم را همچون عذاب الهى مى‏شمارند (و از آن سخت وحشت مى‏كنند); ولى هنگامى كه پيروزى از سوى پروردگارت (براى شما) بيايد، مى‏گويند: «ما هم با شما بوديم (و در اين پيروزى شريكيم)»!! آيا خداوند به آنچه در سينه‏هاى جهانيان است آگاه‏تر نيست؟! (10)

و ليعلمن الله الذين آمنوا و ليعلمن المنافقين (11)
مسلما خداوند مؤمنان را مى‏شناسد، و به يقين منافقان را (نيز) مى‏شناسد. (11)

و قال الذين كفروا للذين آمنوا اتبعوا سبيلنا و لنحمل خطاياكم و ما هم بحاملين من خطاياهم من شي‏ء انهم لكاذبون (12)
و كافران به مؤمنان گفتند: «شما از راه ما پيروى كنيد، (و اگر گناهى دارد) ما گناهانتان را بر عهده خواهيم گرفت!» آنان هرگز چيزى از گناهان اينها را بر دوش نخواهند گرفت; آنان به يقين دروغگو هستند! (12)

و ليحملن اثقالهم و اثقالا مع اثقالهم و ليسئلن يوم القيامة عما كانوا يفترون (13)
آنها بار سنگين (گناهان) خويش را بر دوش مى‏كشند، و (همچنين) بارهاى سنگين ديگرى را اضافه بر بارهاى سنگين خود; و روز قيامت به يقين از تهمتهائى كه مى‏بستند سؤال خواهند شد! (13)

و لقد ارسلنا نوحا الى قومه فلبث فيهم الف سنة الا خمسين عاما فاخذهم الطوفان و هم ظالمون (14)
و ما نوح را بسوى قومش فرستاديم; و او را در ميان آنان هزار سال مگر پنجاه سال، درنگ كرد; اما سرانجام طوفان و سيلاب آنان را فراگرفت در حالى كه ظالم بودند. (14)

فانجيناه و اصحاب السفينة و جعلناها آية للعالمين (15)
ما او و سرنشينان كشتى را رهايى بخشيديم، و آن را آيتى براى جهانيان قرار داديم! (15)

و ابراهيم اذ قال لقومه اعبدوا الله و اتقوه ذلكم خير لكم ان كنتم تعلمون (16)
ما ابراهيم را (نيز) فرستاديم، هنگامى كه به قومش گفت: «خدا را پرستش كنيد و از (عذاب) او بپرهيزيد كه اين براى شما بهتر است اگر بدانيد! (16)

انما تعبدون من دون الله اوثانا و تخلقون افكا ان الذين تعبدون من دون الله لا يملكون لكم رزقا فابتغوا عند الله الرزق و اعبدوه و اشكروا له اليه ترجعون (17)
شما غير از خدا فقط بتهايى (از سنگ و چوب) را مى‏پرستيد و دروغى به هم مى‏بافيد; آنهايى را كه غير از خدا پرستش مى‏كنيد، مالك هيچ رزقى براى شما نيستند; روزى را تنها نزد خدا بطلبيد و او را پرستش كنيد و شكر او را بجا آوريد كه بسوى او بازگشت داده مى‏شويد! (17)

و ان تكذبوا فقد كذب امم من قبلكم و ما على الرسول الا البلاغ المبين (18)
اگر شما (مرا) تكذيب كنيد (جاى تعجب نيست)، امتهايى پيش از شما نيز (پيامبرانشان را) تكذيب كردند; وظيفه فرستاده (خدا) جز ابلاغ آشكار نيست‏». (18)

ا و لم يروا كيف يبدئ الله الخلق ثم يعيده ان ذلك على الله يسير (19)
آيا آنان نديدند چگونه خداوند آفرينش را آغاز مى‏كند، سپس بازمى‏گرداند؟! اين كار براى خدا آسان است! (19)

قل سيروا في الارض فانظروا كيف بدا الخلق ثم الله ينشئ النشاة الآخرة ان الله على كل شي‏ء قدير (20)
بگو: «در زمين بگرديد و بنگريد خداوند چگونه آفرينش را آغاز كرده است؟ سپس خداوند (به همين‏گونه) جهان آخرت را ايجاد مى‏كند; يقينا خدا بر هر چيز توانا است! (20)

يعذب من يشاء و يرحم من يشاء و اليه تقلبون (21)
هر كس را بخواهد (و مستحق بداند) مجازات مى‏كند، و هر كس را بخواهد مورد رحمت قرارمى‏دهد; و شما را به سوى او بازمى‏گردانند. (21)

و ما انتم بمعجزين في الارض و لا في السماء و ما لكم من دون الله من ولي و لا نصير (22)
شما هرگز نمى‏توانيد بر اراده خدا چيره شويد و از حوزه قدرت او در زمين و آسمان بگريزيد; و براى شما جز خدا، ولى و ياورى نيست!» (22)

و الذين كفروا بآيات الله و لقائه اولئك يئسوا من رحمتي و اولئك لهم عذاب اليم (23)
كسانى كه به آيات خدا و ديدار او كافر شدند، از رحمت من مايوسند; و براى آنها عذاب دردناكى است! (23)

فما كان جواب قومه الا ان قالوا اقتلوه او حرقوه فانجاه الله من النار ان في ذلك لآيات لقوم يؤمنون (24)
اما جواب قوم او ( ابراهيم) جز اين نبود كه گفتند: «او را بكشيد يا بسوزانيد!» ولى خداوند او را از آتش رهايى بخشيد; در اين ماجرا نشانه‏هايى است براى كسانى كه ايمان مى‏آورند. (24)

و قال انما اتخذتم من دون الله اوثانا مودة بينكم في الحياة الدنيا ثم يوم القيامة يكفر بعضكم ببعض و يلعن بعضكم بعضا و ماواكم النار و ما لكم من ناصرين (25)
(ابراهيم) گفت: «شما غير از خدا بتهايى براى خود انتخاب كرده‏ايد كه مايه دوستى و محبت ميان شما در زندگى دنيا باشد; سپس روز قيامت از يكديگر بيزارى مى‏جوييد و يكديگر را لعن مى‏كنيد; و جايگاه (همه) شما آتش است و هيچ يار و ياورى براى شما نخواهد بود!» (25)

فآمن له لوط و قال اني مهاجر الى ربي انه هو العزيز الحكيم (26)
و لوط به او ( ابراهيم) ايمان آورد، و (ابراهيم) گفت: «من بسوى پروردگارم هجرت مى‏كنم كه او صاحب قدرت و حكيم است!» (26)

و وهبنا له اسحاق و يعقوب و جعلنا في ذريته النبوة و الكتاب و آتيناه اجره في الدنيا و انه في الآخرة لمن الصالحين (27)
و (در اواخر عمر،) اسحاق و يعقوب را به او بخشيديم و نبوت و كتاب آسمانى را در دودمانش قرار داديم و پاداش او را در دنيا داديم و او در آخرت از صالحان است! (27)

و لوطا اذ قال لقومه انكم لتاتون الفاحشة ما سبقكم بها من احد من العالمين (28)
و لوط را فرستاديم هنگامى كه به قوم خود گفت: «شما عمل بسيار زشتى انجام مى‏دهيد كه هيچ يك از مردم جهان پيش از شما آن را انجام نداده است! (28)

ا انكم لتاتون الرجال و تقطعون السبيل و تاتون في ناديكم المنكر فما كان جواب قومه الا ان قالوا ائتنا بعذاب الله ان كنت من الصادقين (29)
آيا شما به سراغ مردان مى‏رويد و راه (تداوم نسل انسان) را قطع مى‏كنيد و در مجلستان اعمال ناپسند انجام مى‏دهيد؟! «اما پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند:» اگر راست مى‏گويى عذاب الهى را براى ما بياور! (29)

قال رب انصرني على القوم المفسدين (30)
(لوط) عرض كرد: «پروردگارا! مرا در برابر اين قوم تبهكار يارى فرما!» (30)

و لما جاءت رسلنا ابراهيم بالبشرى قالوا انا مهلكوا اهل هذه القرية ان اهلها كانوا ظالمين (31)
و هنگامى كه فرستادگان ما (از فرشتگان) بشارت (تولد فرزند) براى ابراهيم آوردند، گفتند: ما اهل اين شهر و آبادى را (و به شهرهاى قوم لوط اشاره كردند) هلاك خواهيم كرد، چرا كه اهل آن ستمگرند!» (31)

قال ان فيها لوطا قالوا نحن اعلم بمن فيها لننجينه و اهله الا امراته كانت من الغابرين (32)
(ابراهيم) گفت: «در اين آبادى لوط است!» گفتند: «ما به كسانى كه در آن هستند آگاهتريم! او و خانواده‏اش را نجات مى‏دهيم; جز همسرش كه در ميان قوم (گنهكار) باقى خواهد ماند.» (32)

و لما ان جاءت رسلنا لوطا سي‏ء بهم و ضاق بهم ذرعا و قالوا لا تخف و لا تحزن‏انا منجوك و اهلك الا امراتك كانت من الغابرين (33)
هنگامى كه فرستادگان ما نزد لوط آمدند، از ديدن آنها بدحال و دلتنگ شد; گفتند:«نترس و غمگين مباش، ما تو و خانواده‏ات را نجات خواهيم داد، جز همسرت كه در ميان قوم باقى مى‏ماند. (33)

انا منزلون على اهل هذه القرية رجزا من السماء بما كانوا يفسقون (34)
ما بر اهل اين شهر و آبادى به خاطر گناهانشان، عذابى از آسمان فرو خواهيم ريخت!» (34)

و لقد تركنا منها آية بينة لقوم يعقلون (35)
و از اين آبادى نشانه روشنى (و درس عبرتى) براى كسانى كه مى‏انديشند باقى گذارديم! (35)

و الى مدين اخاهم شعيبا فقال يا قوم اعبدوا الله و ارجوا اليوم الآخر و لا تعثوا في الارض مفسدين (36)
و ما بسوى «مدين‏»، برادرشان «شعيب‏» را فرستاديم; گفت: «اى قوم من! خدا را بپرستيد، و به روز بازپسين اميدوار باشيد، و در زمين فساد نكنيد!» (36)

فكذبوه فاخذتهم الرجفة فاصبحوا في دارهم جاثمين (37)
(ولى) آنها او را تكذيب كردند، و به اين سبب زلزله آنان را فراگرفت، و بامدادان در خانه‏هاى خود به رو در افتاده و مرده بودند! (37)

و عادا و ثمود و قد تبين لكم من مساكنهم و زين لهم الشيطان اعمالهم فصدهم عن السبيل و كانوا مستبصرين (38)
ما طايفه «عاد» و «ثمود» را نيز (هلاك كرديم)، و مساكن (ويران شده) آنان براى شما آشكار است; شيطان اعمالشان را براى آنان آراسته بود، از اين رو آنان را از راه (خدا) بازداشت در حالى كه بينا بودند. (38)

و قارون و فرعون و هامان و لقد جاءهم موسى بالبينات فاستكبروا في الارض و ما كانوا سابقين (39)
و «قارون‏» و «فرعون‏» و «هامان‏» را نيز هلاك كرديم; موسى با دلايل روشن به سراغشان آمد، اما آنان در زمين برترى جويى كردند، ولى نتوانستند بر خدا پيشى گيرند! (39)

فكلا اخذنا بذنبه فمنهم من ارسلنا عليه حاصبا و منهم من اخذته الصيحة و منهم من خسفنا به الارض و منهم من اغرقنا و ما كان الله ليظلمهم و لكن كانوا انفسهم يظلمون (40)
ما هر يك از آنان را به گناهانشان گرفتيم، بر بعضى از آنها طوفانى از سنگريزه فرستاديم، و بعضى از آنان را صيحه آسمانى فروگرفت، و بعضى ديگر را در زمين فرو برديم، و بعضى را غرق كرديم; خداوند هرگز به آنها ستم نكرد، ولى آنها خودشان بر خود ستم مى‏كردند! (40)

مثل الذين اتخذوا من دون الله اولياء كمثل العنكبوت اتخذت بيتا و ان اوهن البيوت لبيت العنكبوت لو كانوا يعلمون (41)
مثل كسانى كه غير از خدا را اولياى خود برگزيدند، مثل عنكبوت است كه خانه‏اى براى خود انتخاب كرده; در حالى كه سست‏ترين خانه‏هاى خانه عنكبوت است اگر مى‏دانستند! (41)

ان الله يعلم ما يدعون من دونه من شي‏ء و هو العزيز الحكيم (42)
خداوند آنچه را غير از او مى‏خوانند مى‏داند، و او شكست‏ناپذير و حكيم است. (42)

و تلك الامثال نضربها للناس و ما يعقلها الا العالمون (43)
اينها مثالهايى است كه ما براى مردم مى‏زنيم، و جز دانايان آن را درك نمى‏كنند. (43)

خلق الله السماوات و الارض بالحق ان في ذلك لآية للمؤمنين (44)
خداوند، آسمانها و زمين را بحق آفريد; و در اين آيتى است براى مؤمنان. (44)

اتل ما اوحي اليك من الكتاب و اقم الصلاة ان الصلاة تنهى عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله اكبر و الله يعلم ما تصنعون (45)
آنچه را از كتاب (آسمانى) به تو وحى شده تلاوت كن، و نماز را برپا دار، كه نماز (انسان را) از زشتيها و گناه بازمى‏دارد، و ياد خدا بزرگتر است; و خداوند مى‏داند شما چه كارهايى انجام مى‏دهيد! (45)

و لا تجادلوا اهل الكتاب الا بالتي هي احسن الا الذين ظلموا منهم و قولوا آمنا بالذي انزل الينا و انزل اليكم و الهنا و الهكم واحد و نحن له مسلمون (46)
با اهل كتاب جز به روشى كه از همه نيكوتر است مجادله نكنيد، مگر كسانى از آنان كه ستم كردند; و (به آنها) بگوييد: «ما به تمام آنچه از سوى خدا بر ما و شما نازل شده ايمان آورده‏ايم، و معبود ما و شما يكى است، و ما در برابراو تسليم هستيم!» (46)

و كذلك انزلنا اليك الكتاب فالذين آتيناهم الكتاب يؤمنون به و من هؤلاء من يؤمن به و ما يجحد بآياتنا الا الكافرون (47)
و اين گونه، كتاب ( قرآن) را بر تو نازل كرديم، كسانى كه كتاب (آسمانى)به آنها داده‏ايم به اين كتاب ايمان مى‏آورند; و بعضى از اين گروه ( مشركان) نيز به آن مؤمن مى‏شوند; و آيات ما را جز كافران انكار نمى‏كنند. (47)

و ما كنت تتلوا من قبله من كتاب و لا تخطه بيمينك اذا لارتاب المبطلون (48)
تو هرگز پيش از اين كتابى نمى‏خواندى، و با دست خود چيزى نمى‏نوشتى، مبادا كسانى كه در صدد (تكذيب و) ابطال سخنان تو هستند، شك و ترديد كنند! (48)

بل هو آيات بينات في صدور الذين اوتوا العلم و ما يجحد بآياتنا الا الظالمون (49)
ولى اين آيات روشنى است كه در سينه دانشوران جاى دارد; و آيات ما را جز ستمگران انكار نمى‏كنند! (49)

و قالوا لولا انزل عليه آيات من ربه قل انما الآيات عند الله و انما انا نذير مبين (50)
گفتند: «چرا معجزاتى از سوى پروردگارش بر او نازل نشده؟!» بگو: «معجزات همه نزد خداست (و به فرمان او نازل مى‏شود، نه به ميل من و شما); من تنها بيم دهنده‏اى آشكارم! (50)

ا و لم يكفهم انا انزلنا عليك الكتاب يتلى عليهم ان في ذلك لرحمة و ذكرى لقوم يؤمنون (51)
آيا براى آنان كافى نيست كه اين كتاب را بر تو نازل كرديم كه پيوسته بر آنها تلاوت مى‏شود؟! در اين، رحمت و تذكرى است براى كسانى كه ايمان مى‏آورند (و اين معجزه بسيار واضحى است) . (51)

قل كفى بالله بيني و بينكم شهيدا يعلم ما في السماوات و الارض و الذين آمنوا بالباطل و كفروا بالله اولئك هم الخاسرون (52)
بگو: «همين بس كه خدا ميان من و شما گواه است; آنچه را در آسمانها و زمين است مى‏داند; و كسانى كه به باطل ايمان آوردند و به خدا كافر شدند زيانكاران واقعى هستند! (52)

و يستعجلونك بالعذاب و لولا اجل مسمى لجاءهم العذاب و لياتينهم بغتة و هم لا يشعرون (53)
آنان با شتاب از تو عذاب را مى‏طلبند; و اگر موعد مقررى تعيين نشده بود، عذاب (الهى) به سراغ آنان مى‏آمد; و سرانجام اين عذاب بطور ناگهانى بر آنها نازل مى‏شود در حالى كه نمى‏دانند (و غافلند). (53)

يستعجلونك بالعذاب و ان جهنم لمحيطة بالكافرين (54)
آنان با عجله از تو عذاب مى‏طلبند، در حالى كه جهنم به كافران احاطه دارد! (54)

يوم يغشاهم العذاب من فوقهم و من تحت ارجلهم و يقول ذوقوا ما كنتم تعملون (55)
آن روز كه عذاب (الهى) آنها را از بالاى سر و پايين پايشان فرامى‏گيرد و به آنها مي گويد: «بچشيد آنچه را عمل مى‏كرديد» (روز سخت و دردناكى براى آنهاست!) (55)

يا عبادي الذين آمنوا ان ارضي واسعة فاياي فاعبدون (56)
اى بندگان من كه ايمان آورده‏ايد! زمين من وسيع است، پس تنها مرا بپرستيد (و در برابر فشارهاى دشمنان تسليم نشويد)! (56)

كل نفس ذائقة الموت ثم الينا ترجعون (57)
هر انسانى مرگ را مى‏چشد، سپس شما را بسوى ما بازمى‏گردانند. (57)

و الذين آمنوا و عملوا الصالحات لنبوئنهم من الجنة غرفا تجري من تحتها الانهار خالدين فيها نعم اجر العاملين (58)
و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادند، آنان را در غرفه‏هايى از بهشت جاى مى‏دهيم كه نهرها در زير آن جارى است; جاودانه در آن خواهند ماند; چه خوب است پاداش عمل‏كنندگان! (58)

الذين صبروا و على ربهم يتوكلون (59)
همانها كه (در برابر مشكلات) صبر (و استقامت) كردند و بر پروردگارشان توكل مى‏كنند. (59)

و كاين من دابة لا تحمل رزقها الله يرزقها و اياكم و هو السميع العليم (60)
چه بسا جنبنده‏اى كه قدرت حمل روزى خود را ندارد، خداوند او و شما را روزى مى‏دهد; و او شنوا و داناست. (60)

و لئن سالتهم من خلق السماوات و الارض و سخر الشمس و القمر ليقولن الله فانى يؤفكون (61)
و هر گاه از آنان بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده، و خورشيد و ماه را مسخر كرده است؟» مى‏گويند: «الله‏»! پس با اين حال چگونه آنان را (از عبادت خدا) منحرف مى‏سازند؟! (61)

الله يبسط الرزق لمن يشاء من عباده و يقدر له ان الله بكل شي‏ء عليم (62)
خداوند روزى را براى هر كس از بندگانش بخواهد گسترده مى‏كند، و براى هر كس بخواهد محدود مى‏سازد; خداوند به همه چيز داناست! (62)

و لئن سالتهم من نزل من السماء ماء فاحيا به الارض من بعد موتها ليقولن الله قل الحمد لله بل اكثرهم لا يعقلون (63)
و اگر از آنان بپرسى: «چه كسى از آسمان آبى فرستاد و بوسيله آن زمين را پس از مردنش زنده كرد؟ مى‏گويند: «الله‏»! بگو: «حمد و ستايش مخصوص خداست!»اما بيشتر آنها نمى‏دانند. (63)

و ما هذه الحياة الدنيا الا لهو و لعب و ان الدار الآخرة لهي الحيوان لو كانوا يعلمون (64)
اين زندگى دنيا چيزى جز سرگرمى و بازى نيست; و زندگى واقعى سراى آخرت است، اگر مى‏دانستند! (64)

فاذا ركبوا في الفلك دعوا الله مخلصين له الدين فلما نجاهم الى البر اذا هم يشركون (65)
هنگامى كه بر سوار بر كشتى شوند، خدا را با اخلاص مى‏خوانند (و غير او را فراموش مى‏كنند); اما هنگامى كه خدا آنان را به خشكى رساند و نجات داد، باز مشرك مى‏شوند! (65)

ليكفروا بما آتيناهم و ليتمتعوا فسوف يعلمون (66)
(بگذار) آنچه را (از آيات) به آنها داده‏ايم انكار كنند و از لذات زودگذر زندگى بهره گيرند; اما بزودى خواهند فهميد! (66)

ا و لم يروا انا جعلنا حرما آمنا و يتخطف الناس من حولهم ا فبالباطل يؤمنون و بنعمة الله يكفرون (67)
آيا نديدند كه ما حرم امنى (براى آنها) قرار داديم در حالى كه مردم را در اطراف آنان (در بيرون اين حرم) مى‏ربايند؟! آيا به باطل ايمان مى‏آورند و نعمت خدا را كفران مى‏كنند؟! (67)

و من اظلم ممن افترى على الله كذبا او كذب بالحق لما جاءه ا ليس في جهنم مثوى للكافرين (68)
چه كسى ستمكارتر از آن كس است كه بر خدا دروغ بسته يا حق را پس از آنكه به سراغش آمده تكذيب نمايد؟! آيا جايگاه كافران در دوزخ نيست؟! (68)

و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا و ان الله لمع المحسنين (69)
و آنها كه در راه ما (با خلوص نيت) جهاد كنند، قطعا به راه‏هاى خود، هدايتشان خواهيم كرد; و خداوند با نيكوكاران است. (69)