شماره سوره

نام سوره

الفاتحة
البقرة
آل‏عمران
النساء
المائدة
الانعام
الاعراف
الانفال
التوبة
يونس
هود
يوسف
الرعد
ابراهيم
الحجر
النحل
الاسراء
الكهف
مريم
طه
الانبياء
الحج
المؤمنون
النور
الفرقان
الشعراء
النمل
القصص
العنكبوت
الروم
لقمان
السجده
الاحزاب
سبا
فاطر
يس
الصافات
ص
الزمر
غافر
فصلت
الشورى
الزخرف
الدخان
الجاثية
الاحقاف
محمد
الفتح
الحجرات
ق
الذاريات
الطور
النجم
القمر
الرحمن
الواقعة
الحديد
المجادلة
الحشر
الممتحنة
الصف
الجمعة
المنافقون
التغابن
الطلاق
التحريم
الملك
القلم
الحاقة
المعارج
نوح
الجن
المزمل
المدثر
القيامة
الانسان
المرسلات
النبا
النازعات
عبس
التكوير
الانفطار
المطففين
الانشقاق
البروج
الطارق
الاعلى
الغاشية
الفجر
البلد
الشمس
الليل
الضحى
الشرح
التين
العلق
القدر
البينة
الزلزلة
العاديات
القارعة
التكاثر
العصر
الهمزة
الفيل
قريش
الماعون
الكوثر
الكافرون
النصر
المسد
الاخلاص
الفلق
الناس

سوره مباركه الفرقان سوره شماره 25

بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

تبارك الذي نزل الفرقان على عبده ليكون للعالمين نذيرا (1)
زوال ناپذير و پر بركت است كسى كه قرآن را بر بنده‏اش نازل كرد تا بيم‏دهنده جهانيان باشد. (1)

الذي له ملك السماوات و الارض و لم يتخذ ولدا و لم يكن له شريك في الملك و خلق كل شي‏ء فقدره تقديرا (2)
خداوندى كه حكومت آسمانها و زمين از آن اوست، و فرزندى براى خود انتخاب نكرد، و همتايى در حكومت و مالكيت ندارد، و همه چيز را آفريد، و به دقت اندازه‏گيرى نمود! (2)

و اتخذوا من دونه آلهة لا يخلقون شيئا و هم يخلقون و لا يملكون لانفسهم ضرا و لا نفعا و لا يملكون موتا و لا حياة و لا نشورا (3)
آنان غير از خداوند معبودانى براى خود برگزيدند; معبودانى كه چيزى را نمى‏آفرينند، بلكه خودشان مخلوقند، و مالك زيان و سود خويش نيستند، و نه مالك مرگ و حيات و رستاخيز خويشند. (3)

و قال الذين كفروا ان هذا الا افك افتراه و اعانه عليه قوم آخرون فقد جاؤ ظلما و زورا (4)
و كافران گفتند: «اين فقط دروغى است كه او ساخته، و گروهى ديگر او را بر اين كار يارى داده‏اند.» آنها (با اين سخن،) ظلم و دروغ بزرگى را مرتكب شدند. (4)

و قالوا اساطير الاولين اكتتبها فهي تملى عليه بكرة و اصيلا (5)
و گفتند: «اين همان افسانه‏هاى پيشينيان است كه وى آن را رونويس كرده، و هر صبح و شام بر او املا مى‏شود.» (5)

قل انزله الذي يعلم السر في السماوات و الارض انه كان غفورا رحيما (6)
بگو: «كسى آن را نازل كرده كه اسرار آسمانها و زمين را مى‏داند; او (هميشه) آمرزنده و مهربان بوده است!» (6)

و قالوا ما لهذا الرسول ياكل الطعام و يمشي في الاسواق لولا انزل اليه ملك فيكون معه نذيرا (7)
و گفتند: «چرا اين پيامبر غذا مى‏خورد و در بازارها راه مى‏رود؟! (نه سنت فرشتگان را دارد و نه روش شاهان را!) چرا فرشته‏اى بر او نازل نشده كه همراه‏وى مردم را انذار كند (و گواه صدق دعوى او باشد)؟! (7)

او يلقى اليه كنز او تكون له جنة ياكل منها و قال الظالمون ان تتبعون الا رجلا مسحورا (8)
يا گنجى (از آسمان) براى او فرستاده شود، يا باغى داشته باشد كه از (ميوه) آن بخورد (و امرار معاش كند)؟!» و ستمگران گفتند: «شما تنها از مردى مجنون پيروى مى‏كنيد!» (8)

انظر كيف ضربوا لك الامثال فضلوا فلا يستطيعون سبيلا (9)
ببين چگونه براى تو مثلها زدند و گمراه شدند، آن گونه كه قدرت پيدا كردن راه را ندارند! (9)

تبارك الذي ان شاء جعل لك خيرا من ذلك جنات تجري من تحتها الانهار و يجعل لك قصورا (10)
زوال ناپذير و بزرگ است خدايى كه اگر بخواهد براى تو بهتر از اين قرار مى‏دهد: باغهايى كه نهرها از زير درختانش جارى است، و (اگر بخواهد) براى تو كاخهايى مجلل قرارمى‏دهد. (10)

بل كذبوا بالساعة و اعتدنا لمن كذب بالساعة سعيرا (11)
(اينها همه بهانه است) بلكه آنان قيامت را تكذيب كرده‏اند; و ما براى كسى كه قيامت را تكذيب كند، آتشى شعله‏ور و سوزان فراهم كرده‏ايم! (11)

اذا راتهم من مكان بعيد سمعوا لها تغيظا و زفيرا (12)
هنگامى كه اين آتش آنان را از مكانى دور ببيند، صداى وحشتناك و خشم آلودش را كه با نفس‏زدن شديد همراه است مى‏شنوند. (12)

و اذا القوا منها مكانا ضيقا مقرنين دعوا هنالك ثبورا (13)
و هنگامى كه در جاى تنگ و محدودى از آن افكنده شوند در حالى كه در غل و زنجيرند، فرياد واويلاى آنان بلند مى‏شود! (13)

لا تدعوا اليوم ثبورا واحدا و ادعوا ثبورا كثيرا (14)
(به آنان گفته مى‏شود:) امروز يك بار واويلا نگوييد، بلكه بسيار واويلا بگوييد! (14)

قل ا ذلك خير ام جنة الخلد التي وعد المتقون كانت لهم جزاء و مصيرا (15)
(اى پيامبر!) بگو: «آيا اين بهتر است يا بهشت جاويدانى كه به پرهيزگاران وعده داده شده؟! بهشتى كه پاداش اعمال آنها، و قرارگاهشان است.» (15)

لهم فيها ما يشاؤن خالدين كان على ربك وعدا مسؤلا (16)
هر چه بخواهند در آنجا برايشان فراهم است; جاودانه در آن خواهند ماند; اين وعده‏اى است مسلم كه پروردگارت بر عهده گرفته است! (16)

و يوم يحشرهم و ما يعبدون من دون الله فيقول ا انتم اضللتم عبادي هؤلاء ام هم ضلوا السبيل (17)
(به خاطر بياور) روزى را كه همه آنان و معبودهايى را كه غير از خدا مى‏پرستند جمع مى‏كند، آنگاه به آنها مى‏گويد: «آيا شما اين بندگان مرا گمراه كرديد يا خود آنان راه را گم كردند؟!» (17)

قالوا سبحانك ما كان ينبغي لنا ان نتخذ من دونك من اولياء و لكن متعتهم و آباءهم حتى نسوا الذكر و كانوا قوما بورا (18)
(در پاسخ) مى‏گويند: «منزهى تو! براى ما شايسته نبود كه غير از تو اوليايى برگزينيم، ولى آنان و پدرانشان را از نعمتها برخوردار نمودى تا اينكه (به جاى شكر نعمت) ياد تو را فراموش كردند و تباه و هلاك شدند.» (18)

فقد كذبوكم بما تقولون فما تستطيعون صرفا و لا نصرا و من يظلم منكم نذقه عذابا كبيرا (19)
(خداوند به آنان مى‏گويد: ببينيد) اين معبودان، شما را در آنچه مى‏گوييد تكذيب كردند! اكنون نمى‏توانيد عذاب الهى را برطرف بسازيد، يا از كسى يارى بطلبيد! و هر كس از شما ستم كند، عذاب شديدى به او مى‏چشانيم! (19)

و ما ارسلنا قبلك من المرسلين الا انهم لياكلون الطعام و يمشون في الاسواق و جعلنا بعضكم لبعض فتنة ا تصبرون و كان ربك بصيرا (20)
ما هيچ يك از رسولان را پيش از تو نفرستاديم مگر اينكه غذا مى‏خوردند و در بازارها راه مى‏رفتند; و بعضى از شما را وسيله امتحان بعضى ديگر قرارداديم، آيا صبر و شكيبايى مى‏كنيد (و از عهده امتحان برمى‏آييد)؟! و پروردگار تو همواره بصير و بينا بوده است. (20)

و قال الذين لا يرجون لقاءنا لولا انزل علينا الملائكة او نرى ربنا لقد استكبروا في انفسهم و عتوا عتوا كبيرا (21)
و كسانى كه اميدى به ديدار ما ندارند (و رستاخيز را انكار مى‏كنند) گفتند: «چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند و يا پروردگارمان را با چشم خود نمى‏بينيم؟!» آنها درباره خود تكبر ورزيدند و طغيان بزرگى كردند! (21)

يوم يرون الملائكة لا بشرى يومئذ للمجرمين و يقولون حجرا محجورا (22)
(آنها به آرزوى خود مى‏رسند،) اما روزى كه فرشتگان را مى‏بينند، روز بشارت براى مجرمان نخواهد بود (بلكه روز مجازات و كيفر آنان است)! و مى‏گويند: «ما را امان دهيد، ما را معاف داريد!» (اما سودى ندارد!) (22)

و قدمنا الى ما عملوا من عمل فجعلناه هباء منثورا (23)
و ما به سراغ اعمالى كه انجام داده‏اند مى‏رويم، و همه را همچون ذرات غبار پراكنده در هوا قرار مى‏دهيم! (23)

اصحاب الجنة يومئذ خير مستقرا و احسن مقيلا (24)
بهشتيان در آن روز قرارگاهشان از همه بهتر، و استراحتگاهشان نيكوتر است! (24)

و يوم تشقق السماء بالغمام و نزل الملائكة تنزيلا (25)
و (بخاطر آور) روزى را كه آسمان با ابرها شكافته مى‏شود، و فرشتگان نازل مى‏گردند. (25)

الملك يومئذ الحق للرحمن و كان يوما على الكافرين عسيرا (26)
حكومت در آن روز از آن خداوند رحمان است; و آن روز، روز سختى براى كافران خواهد بود! (26)

و يوم يعض الظالم على يديه يقول يا ليتني اتخذت مع الرسول سبيلا (27)
و (به خاطر آور) روزى را كه ستمكار دست خود را (از شدت حسرت) به دندان مى‏گزد و مى‏گويد: «اى كاش با رسول (خدا) راهى برگزيده بودم! (27)

يا ويلتى ليتني لم اتخذ فلانا خليلا (28)
اى واى بر من، كاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نكرده بودم! (28)

لقد اضلني عن الذكر بعد اذ جاءني و كان الشيطان للانسان خذولا (29)
او مرا از يادآورى (حق) گمراه ساخت بعد از آنكه (ياد حق) به سراغ من آمده بود!» و شيطان هميشه خواركننده انسان بوده است! (29)

و قال الرسول يا رب ان قومي اتخذوا هذا القرآن مهجورا (30)
و پيامبر عرضه داشت: «پروردگارا! قوم من قرآن را رها كردند». (30)

و كذلك جعلنا لكل نبي عدوا من المجرمين و كفى بربك هاديا و نصيرا (31)
(آرى،) اين گونه براى هر پيامبرى دشمنى از مجرمان قرار داديم; اما (براى تو) همين بس كه پروردگارت هادى و ياور (تو) باشد! (31)

و قال الذين كفروا لولا نزل عليه القرآن جملة واحدة كذلك لنثبت به فؤادك و رتلناه ترتيلا (32)
و كافران گفتند: «چرا قرآن يكجا بر او نازل نمى‏شود؟!» اين بخاطر آن است كه قلب تو را بوسيله آن محكم داريم، و (از اين رو) آن را به تدريج بر تو خوانديم. (32)

و لا ياتونك بمثل الا جئناك بالحق و احسن تفسيرا (33)
آنان هيچ مثلى براى تو نمى‏آورند مگر اينكه ما حق را براى تو مى‏آوريم، و تفسيرى بهتر (و پاسخى دندان شكن كه در برابر آن ناتوان شوند)! (33)

الذين يحشرون على وجوههم الى جهنم اولئك شر مكانا و اضل سبيلا (34)
(تو گمراه نيستى،) آنان كه بر صورتهايشان بسوى جهنم محشور مى‏شوند، بدترين محل را دارند و گمراه‏ترين افرادند! (34)

و لقد آتينا موسى الكتاب و جعلنا معه اخاه هارون وزيرا (35)
و ما به موسى كتاب (آسمانى) داديم; و برادرش هارون را ياور او قرار داديم; (35)

فقلنا اذهبا الى القوم الذين كذبوا بآياتنا فدمرناهم تدميرا (36)
و گفتيم: «به سوى اين قوم كه آيات ما را تكذيب كردند برويد!» (اما آن مردم به مخالفت برخاستند) و ما به شدت آنان را درهم كوبيديم! (36)

و قوم نوح لما كذبوا الرسل اغرقناهم و جعلناهم للناس آية و اعتدنا للظالمين عذابا اليما (37)
و قوم نوح را هنگامى كه رسولان (ما) را تكذيب كردند غرق نموديم، و آنان را درس عبرتى براى مردم قرار داديم; و براى ستمگران عذاب دردناكى فراهم ساخته‏ايم! (37)

و عادا و ثمود و اصحاب الرس و قرونا بين ذلك كثيرا (38)
(همچنين) قوم عاد و ثمود و اصحاب الرس ( گروهى كه درختان صنوبر را مى‏پرستيدند) و اقوام بسيار ديگرى را كه در اين ميان بودند، هلاك كرديم! (38)

و كلا ضربنا له الامثال و كلا تبرنا تتبيرا (39)
و براى هر يك از آنها مثلها زديم; و (چون سودى نداد،) همگى را نابود كرديم! (39)

و لقد اتوا على القرية التي امطرت مطر السوء ا فلم يكونوا يرونها بل كانوا لا يرجون نشورا (40)
آنها ( مشركان مكه) از كنار شهرى كه باران شر ( بارانى از سنگهاى آسمانى) بر آن باريده بود ( ديار قوم لوط) گذشتند; آيا آن را نمى‏ديدند؟! (آرى، مى‏ديدند) ولى به رستاخيز ايمان نداشتند! (40)

و اذا راوك ان يتخذونك الا هزوا ا هذا الذي بعث الله رسولا (41)
و هنگامى كه تو را مى‏بينند، تنها به باد استهزايت مى‏گيرند (و مى‏گويند:) آيا اين همان كسى است كه خدا او را بعنوان پيامبر برانگيخته است؟! (41)

ان كاد ليضلنا عن آلهتنا لولا ان صبرنا عليها و سوف يعلمون حين يرون العذاب من اضل سبيلا (42)
اگر ما بر پرستش خدايانمان استقامت نمى‏كرديم، بيم آن مى‏رفت كه ما را گمراه سازد! اما هنگامى كه عذاب الهى را ببينند، بزودى مى‏فهمند چه كسى گمراهتر بوده است! (42)

ا رايت من اتخذ الهه هواه ا فانت تكون عليه وكيلا (43)
آيا ديدى كسى را كه هواى نفسش را معبود خود برگزيده است؟! آيا تو مى‏توانى‏او را هدايت كنى (يا به دفاع از او برخيزى)؟! (43)

ام تحسب ان اكثرهم يسمعون او يعقلون ان هم الا كالانعام بل هم اضل سبيلا (44)
آيا گمان مى‏برى بيشتر آنان مى‏شنوند يا مى‏فهمند؟! آنان فقط همچون چهارپايانند، بلكه گمراهترند! (44)

ا لم تر الى ربك كيف مد الظل و لو شاء لجعله ساكنا ثم جعلنا الشمس عليه دليلا (45)
آيا نديدى چگونه پروردگارت سايه را گسترده ساخت؟! و اگر مى‏خواست آن را ساكن قرار مى‏داد; سپس خورشيد را بر وجود آن دليل قرار داديم! (45)

ثم قبضناه الينا قبضا يسيرا (46)
سپس آن را آهسته جمع مى‏كنيم (و نظام سايه و آفتاب را حاكم مى‏سازيم)! (46)

و هو الذي جعل لكم الليل لباسا و النوم سباتا و جعل النهار نشورا (47)
او كسى است كه شب را براى شما لباس قرار داد، و خواب را مايه استراحت، و روز را وسيله حركت و حيات! (47)

و هو الذي ارسل الرياح بشرا بين يدي رحمته و انزلنا من السماء ماء طهورا (48)
او كسى است كه بادها را بشارتگرانى پيش از رحمتش فرستاد، و از آسمان آبى پاك‏كننده نازل كرديم... (48)

لنحيي به بلدة ميتا و نسقيه مما خلقنا انعاما و اناسي كثيرا (49)
تا بوسيله آن، سرزمين مرده‏اى را زنده كنيم; و آن را به مخلوقاتى كه آفريده‏ايم -چهارپايان و انسانهاى بسيار- مى‏نوشانيم. (49)

و لقد صرفناه بينهم ليذكروا فابى اكثر الناس الا كفورا (50)
ما اين آيات را بصورتهاى گوناگون براى آنان بيان كرديم تا متذكر شوند، ولى بيشتر مردم از هر كارى جز انكار و كفر ابا دارند. (50)

و لو شئنا لبعثنا في كل قرية نذيرا (51)
و اگر مى‏خواستيم، در هر شهر و ديارى بيم‏دهنده‏اى برمى‏انگيختيم (ولى اين كار لزومى نداشت). (51)

فلا تطع الكافرين و جاهدهم به جهادا كبيرا (52)
بنابر اين از كافران اطاعت مكن، و بوسيله آن ( قرآن) با آنان جهاد بزرگى بنما! (52)

و هو الذي مرج البحرين هذا عذب فرات و هذا ملح اجاج و جعل بينهما برزخا و حجرا محجورا (53)
او كسى است كه دو دريا را در كنار هم قرار داد; يكى گوارا و شيرين، و ديگر شور و تلخ; و در ميان آنها برزخى قرار داد تا با هم مخلوط نشوند (گويى هر يك به ديگرى مى‏گويد:) دور باش و نزديك نيا! (53)

و هو الذي خلق من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا و كان ربك قديرا (54)
او كسى است كه از آب، انسانى را آفريد; سپس او را نسب و سبب قرار داد (و نسل او را از اين دو طريق گسترش داد); و پروردگار تو همواره توانا بوده است. (54)

و يعبدون من دون الله ما لا ينفعهم و لا يضرهم و كان الكافر على ربه ظهيرا (55)
آنان جز خدا چيزهايى را مى‏پرستند كه نه به آنان سودى مى‏رساند و نه زيانى; و كافران هميشه در برابر پروردگارشان (در طريق كفر) پشتيبان يكديگرند. (55)

و ما ارسلناك الا مبشرا و نذيرا (56)
(اى پيامبر!) ما تو را جز بعنوان بشارت دهنده و انذار كننده نفرستاديم! (56)

قل ما اسئلكم عليه من اجر الا من شاء ان يتخذ الى ربه سبيلا (57)
بگو: «من در برابر آن (ابلاغ آيين خدا) هيچ گونه پاداشى از شما نمى‏طلبم; مگر كسى كه بخواهد راهى بسوى پروردگارش برگزيند (اين پاداش من است.)» (57)

و توكل على الحي الذي لا يموت و سبح بحمده و كفى به بذنوب عباده خبيرا (58)
و توكل كن بر آن زنده‏اى كه هرگز نمى‏ميرد; و تسبيح و حمد او را بجا آور; و همين بس كه او از گناهان بندگانش آگاه است! (58)

الذي خلق السماوات و الارض و ما بينهما في ستة ايام ثم استوى على العرش الرحمن فسئل به خبيرا (59)
همان (خدايى) كه آسمانها و زمين و آنچه را ميان اين دو وجود دارد، در شش روز ( شش دوران) آفريد; سپس بر عرش (قدرت) قرار گرفت (وبه تدبير جهان پرداخت، او خداوند) رحمان است; از او بخواه كه از همه چيز آگاه است! (59)

و اذا قيل لهم اسجدوا للرحمن قالوا و ما الرحمن ا نسجد لما تامرنا و زادهم نفورا (60)
و هنگامى كه به آنان گفته شود: «براى خداوند رحمان سجده كنيد!» مى‏گويند:«رحمان چيست؟ ! (ما اصلا رحمان را نمى‏شناسيم!) آيا براى چيزى سجده كنيم كه تو به ما دستور مى‏دهى؟! (اين سخن را مى‏گويند) و بر نفرتشان افزوده مى‏شود! (60)

تبارك الذي جعل في السماء بروجا و جعل فيها سراجا و قمرا منيرا (61)
جاودان و پربركت است آن (خدايى) كه در آسمان منزلگاه‏هائى براى ستارگان قرار داد; و در ميان آن، چراغ روشن و ماه تابانى آفريد! (61)

و هو الذي جعل الليل و النهار خلفة لمن اراد ان يذكر او اراد شكورا (62)
و او همان كسى است كه شب و روز را جانشين يكديگر قرار داد براى كسى كه بخواهد متذكر شود يا شكرگزارى كند (و آنچه را در روز كوتاهى كرده در شب انجام دهد و به عكس). (62)

و عباد الرحمن الذين يمشون على الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما (63)
بندگان (خاص خداوند) رحمان، كسانى هستند كه با آرامش و بى‏تكبر بر زمين راه مى‏روند; و هنگامى كه جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گويند)، به آنها سلام مى‏گويند (و با بى‏اعتنايى و بزرگوارى مى‏گذرند); (63)

و الذين يبيتون لربهم سجدا و قياما (64)
كسانى كه شبانگاه براى پروردگارشان سجده و قيام مى‏كنند; (64)

و الذين يقولون ربنا اصرف عنا عذاب جهنم ان عذابها كان غراما (65)
و كسانى كه مى‏گويند: «پروردگارا! عذاب جهنم را از ما برطرف گردان، كه عذابش سخت و پر دوام است! (65)

انها ساءت مستقرا و مقاما (66)
مسلما آن (جهنم)، بد جايگاه و بد محل اقامتى است!» (66)

و الذين اذا انفقوا لم يسرفوا و لم يقتروا و كان بين ذلك قواما (67)
و كسانى كه هرگاه انفاق كنند، نه اسراف مى‏نمايند و نه سخت‏گيرى; بلكه در ميان اين دو، حد اعتدالى دارند. (67)

و الذين لا يدعون مع الله الها آخر و لا يقتلون النفس التي حرم الله الا بالحق و لا يزنون و من يفعل ذلك يلق اثاما (68)
و كسانى كه معبود ديگرى را با خداوند نمى‏خوانند; و انسانى را كه خداوند خونش را حرام شمرده، جز بحق نمى‏كشند; و زنا نمى‏كنند; و هر كس چنين كند، مجازات سختى خواهد ديد! (68)

يضاعف له العذاب يوم القيامة و يخلد فيه مهانا (69)
عذاب او در قيامت مضاعف مى‏گردد، و هميشه با خوارى در آن خواهد ماند! (69)

الا من تاب و آمن و عمل عملا صالحا فاولئك يبدل الله سيئاتهم حسنات و كان الله غفورا رحيما (70)
مگر كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، كه خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدل مى‏كند; و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است! (70)

و من تاب و عمل صالحا فانه يتوب الى الله متابا (71)
و كسى كه توبه كند و عمل صالح انجام دهد، بسوى خدا بازگشت مى‏كند (و پاداش خود را از او مى‏گيرد.) (71)

و الذين لا يشهدون الزور و اذا مروا باللغو مروا كراما (72)
و كسانى كه شهادت به باطل نمى‏دهند (و در مجالس باطل شركت نمى‏كنند); و هنگامى كه با لغو و بيهودگى برخورد كنند، بزرگوارانه از آن مى‏گذرند. (72)

و الذين اذا ذكروا بآيات ربهم لم يخروا عليها صما و عميانا (73)
و كسانى كه هرگاه آيات پروردگارشان به آنان گوشزد شود، كر و كور روى آن نمى افتند. (73)

و الذين يقولون ربنا هب لنا من ازواجنا و ذرياتنا قرة اعين و اجعلنا للمتقين اماما (74)
و كسانى كه مى‏گويند: «پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مايه روشنى چشم ما قرارده، و ما را براى پرهيزگاران پيشوا گردان!» (74)

اولئك يجزون الغرفة بما صبروا و يلقون فيها تحية و سلاما (75)
(آرى،) آنها هستند كه درجات عالى بهشت در برابر شكيباييشان به آنان پاداش داده مى‏شود; و در آن، با تحيت و سلام روبه‏رو مى‏شوند. (75)

خالدين فيها حسنت مستقرا و مقاما (76)
در حالى كه جاودانه در آن خواهند ماند; چه قرارگاه و محل اقامت خوبى! (76)

قل ما يعبؤا بكم ربي لولا دعاؤكم فقد كذبتم فسوف يكون لزاما (77)
بگو: «پروردگارم براى شما ارجى قائل نيست اگر دعاى شما نباشد; شما (آيات خدا و پيامبران را) تكذيب كرديد، و (اين عمل) دامان شما را خواهد گرفت و از شما جدا نخواهد شد!»خ (77)