شماره سوره

نام سوره

الفاتحة
البقرة
آل‏عمران
النساء
المائدة
الانعام
الاعراف
الانفال
التوبة
يونس
هود
يوسف
الرعد
ابراهيم
الحجر
النحل
الاسراء
الكهف
مريم
طه
الانبياء
الحج
المؤمنون
النور
الفرقان
الشعراء
النمل
القصص
العنكبوت
الروم
لقمان
السجده
الاحزاب
سبا
فاطر
يس
الصافات
ص
الزمر
غافر
فصلت
الشورى
الزخرف
الدخان
الجاثية
الاحقاف
محمد
الفتح
الحجرات
ق
الذاريات
الطور
النجم
القمر
الرحمن
الواقعة
الحديد
المجادلة
الحشر
الممتحنة
الصف
الجمعة
المنافقون
التغابن
الطلاق
التحريم
الملك
القلم
الحاقة
المعارج
نوح
الجن
المزمل
المدثر
القيامة
الانسان
المرسلات
النبا
النازعات
عبس
التكوير
الانفطار
المطففين
الانشقاق
البروج
الطارق
الاعلى
الغاشية
الفجر
البلد
الشمس
الليل
الضحى
الشرح
التين
العلق
القدر
البينة
الزلزلة
العاديات
القارعة
التكاثر
العصر
الهمزة
الفيل
قريش
الماعون
الكوثر
الكافرون
النصر
المسد
الاخلاص
الفلق
الناس

سوره مباركه غافر سوره شماره 40

بسم الله الرحمن الرحيم
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر

حم (1)
حم. (1)

تنزيل الكتاب من الله العزيز العليم (2)
اين كتابى است كه از سوى خداوند قادر و دانا نازل شده است. (2)

غافر الذنب و قابل التوب شديد العقاب ذي الطول لا اله الا هو اليه المصير (3)
خداوندى كه آمرزنده گناه، پذيرنده توبه، داراى مجازات سخت، و صاحب نعمت فراوان است; هيچ معبودى جز او نيست; و بازگشت (همه شما) تنها بسوى اوست. (3)

ما يجادل في آيات الله الا الذين كفروا فلا يغررك تقلبهم في البلاد (4)
تنها كسانى كه در آيات ما مجادله مى‏كنند كه (از روى عناد) كافر شده‏اند; پس مبادا رفت و آمد آنان در شهرها (و قدرت‏نمايى آنان) تو را بفريبد! (4)

كذبت قبلهم قوم نوح و الاحزاب من بعدهم و همت كل امة برسولهم لياخذوه و جادلوا بالباطل ليدحضوا به الحق فاخذتهم فكيف كان عقاب (5)
پيش از آنها قوم نوح و اقوامى كه بعد از ايشان بودند (پيامبرانشان را) تكذيب كردند; و هر امتى در پى آن بود كه توطئه كند و پيامبرش را بگيرد (و آزار دهد)، و براى محو حق به مجادله باطل دست زدند; اما من آنها را گرفتم (و سخت مجازات كردم); ببين كه مجازات من چگونه بود! (5)

و كذلك حقت كلمة ربك على الذين كفروا انهم اصحاب النار (6)
و اين گونه فرمان پروردگارت درباره كسانى كه كافر شدند مسلم شده كه آنها همه اهل آتشند! (6)

الذين يحملون العرش و من حوله يسبحون بحمد ربهم و يؤمنون به و يستغفرون للذين آمنوا ربنا وسعت كل شي‏ء رحمة و علما فاغفر للذين تابوا و اتبعوا سبيلك و قهم عذاب الجحيم (7)
فرشتگانى كه حاملان عرشند و آنها كه گرداگرد آن (طواف مى‏كنند) تسبيح و حمد پروردگارشان را مى‏گويند و به او ايمان دارند و براى مؤمنان استغفار مى‏كنند (و مى گويند:) پروردگارا! رحمت و علم تو همه چيز را فراگرفته است; پس كسانى راكه توبه كرده و راه تو را پيروى مى‏كنند بيامرز، و آنان را از عذاب دوزخ نگاه دار! (7)

ربنا و ادخلهم جنات عدن التي وعدتهم و من صلح من آبائهم و ازواجهم و ذرياتهم انك انت العزيز الحكيم (8)
پروردگارا! آنها را در باغهاى جاويدان بهشت كه به آنها وعده فرموده‏اى وارد كن، همچنين از پدران و همسران و فرزندانشان هر كدام كه صالح بودند، كه تو توانا و حكيمى! (8)

و قهم السيئات و من تق السيئات يومئذ فقد رحمته و ذلك هو الفوز العظيم (9)
و آنان را از بديها نگاه دار، و هر كس را كه در آن روز از بديها نگاه دارى، مشمول رحمتت ساخته‏اى; و اين است همان رستگارى عظيم! (9)

ان الذين كفروا ينادون لمقت الله اكبر من مقتكم انفسكم اذ تدعون الى الايمان فتكفرون (10)
كسانى را كه كافر شدند روز قيامت صدا مى‏زنند كه عداوت و خشم خداوند نسبت به شما از عداوت و خشم خودتان نسبت به خودتان بيشتر است، چرا كه بسوى ايمان دعوت مى‏شديد، ولى انكار مى‏كرديد! (10)

قالوا ربنا امتنا اثنتين و احييتنا اثنتين فاعترفنا بذنوبنا فهل الى خروج من سبيل (11)
آنها مى‏گويند: «پروردگارا! ما را دو بار ميراندى و دو بار زنده كردى; اكنون به گناهان خود معترفيم; آيا راهى براى خارج شدن (از دوزخ) وجود دارد؟» (11)

ذلكم بانه اذا دعي الله وحده كفرتم و ان يشرك به تؤمنوا فالحكم لله العلي الكبير (12)
اين بخاطر آن است كه وقتى خداوند به يگانگى خوانده مى‏شد انكار مى‏كرديد، و اگر براى او همتايى مى‏پنداشتند ايمان مى‏آورديد; اكنون داورى مخصوص خداوند بلندمرتبه و بزرگ است (و شما را مطابق عدل خود كيفر مى‏دهد). (12)

هو الذي يريكم آياته و ينزل لكم من السماء رزقا و ما يتذكر الا من ينيب (13)
او كسى است كه آيات خود را به شما نشان مى‏دهد و از آسمان براى شما روزى (با ارزشى) مى‏فرستد; تنها كسانى متذكر اين حقايق مى‏شوند كه بسوى خدا باز مى‏گردند. (13)

فادعوا الله مخلصين له الدين و لو كره الكافرون (14)
(تنها) خدا را بخوانيد و دين خود را براى او خالص كنيد، هرچند كافران ناخشنود باشند! (14)

رفيع الدرجات ذو العرش يلقي الروح من امره على من يشاء من عباده لينذر يوم التلاق (15)
او درجات (بندگان صالح) را بالا مى‏برد، او صاحب عرش است، روح (مقدس) را به فرمانش بر هر كس از بندگانش كه بخواهد القاء مى‏كند تا (مردم را) از روز ملاقات ( روز رستاخيز) بيم دهد! (15)

يوم هم بارزون لا يخفى على الله منهم شي‏ء لمن الملك اليوم لله الواحد القهار (16)
روزى كه همه آنان آشكار مى‏شوند و چيزى از آنها بر خدا پنهان نخواهد ماند; (و گفته مى‏شود: ) حكومت امروز براى كيست؟ براى خداوند يكتاى قهار است! (16)

اليوم تجزى كل نفس بما كسبت لا ظلم اليوم ان الله سريع الحساب (17)
امروز هر كس در برابر كارى كه انجام داده است پاداش داده مى‏شود; امروز هيچ ظلمى نيست; خداوند سريع الحساب است! (17)

و انذرهم يوم الآزفة اذ القلوب لدى الحناجر كاظمين ما للظالمين من حميم و لا شفيع يطاع (18)
و آنها را از روز نزديك بترسان، هنگامى كه از شدت وحشت دلها به گلوگاه مى‏رسد و تمامى وجود آنها مملو از اندوه مى‏گردد; براى ستمكاران دوستى وجود ندارد، و نه شفاعت كننده‏اى كه شفاعتش پذيرفته شود. (18)

يعلم خائنة الاعين و ما تخفي الصدور (19)
او چشمهايى را كه به خيانت مى‏گردد و آنچه را سينه‏ها پنهان مى‏دارند، مى‏داند. (19)

و الله يقضي بالحق و الذين يدعون من دونه لا يقضون بشي‏ء ان الله هو السميع البصير (20)
خداوند بحق داورى مى‏كند، و معبودهايى را كه غير از او مى‏خوانند هيچ گونه داورى ندارند; خداوند شنوا و بيناست! (20)

ا و لم يسيروا في الارض فينظروا كيف كان عاقبة الذين كانوا من قبلهم كانوا هم اشد منهم قوة و آثارا في الارض فاخذهم الله بذنوبهم و ما كان لهم من الله من واق (21)
آيا آنها روى زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنان بودند چگونه بود؟! آنها در قدرت و ايجاد آثار مهم در زمين از اينها برتر بودند; ولى خداوند ايشان را به گناهانشان گرفت، و در برابر عذاب او مدافعى نداشتند! (21)

ذلك بانهم كانت تاتيهم رسلهم بالبينات فكفروا فاخذهم الله انه قوي شديد العقاب (22)
اين براى آن بود كه پيامبرانشان پيوسته با دلايل روشن به سراغشان مى‏آمدند، ولى آنها انكار مى‏كردند; خداوند هم آنان را گرفت (و كيفر داد) كه او قوى و مجازاتش شديد است! (22)

و لقد ارسلنا موسى بآياتنا و سلطان مبين (23)
ما موسى را با آيات خود و دليل روشن فرستاديم... (23)

الى فرعون و هامان و قارون فقالوا ساحر كذاب (24)
بسوى فرعون و هامان و قارون; ولى آنها گفتند: «او ساحرى بسيار دروغگو است!» (24)

فلما جاءهم بالحق من عندنا قالوا اقتلوا ابناء الذين آمنوا معه و استحيوا نساءهم و ما كيد الكافرين الا في ضلال (25)
و هنگامى كه حق را از سوى ما براى آنها آورد، گفتند: «پسران كسانى را كه با موسى ايمان آورده‏اند بكشيد و زنانشان را (براى اسارت و خدمت) زنده بگذاريد!» اما نقشه كافران جز در گمراهى نيست (و نقش بر آب مى‏شود). (25)

و قال فرعون ذروني اقتل موسى و ليدع ربه اني اخاف ان يبدل دينكم او ان يظهر في الارض الفساد (26)
و فرعون گفت: «بگذاريد موسى را بكشم، و او پروردگارش را بخواند (تا نجاتش دهد)! زيرا من مى‏ترسم كه آيين شما را دگرگون سازد، و يا در اين سرزمين فساد بر پا كند!» (26)

و قال موسى اني عذت بربي و ربكم من كل متكبر لا يؤمن بيوم الحساب (27)
موسى گفت: «من به پروردگارم و پروردگار شما پناه مى‏برم از هر متكبرى كه به روز حساب ايمان نمى‏آورد!» (27)

و قال رجل مؤمن من آل فرعون يكتم ايمانه ا تقتلون رجلا ان يقول ربي الله و قد جاءكم بالبينات من ربكم و ان يك كاذبا فعليه كذبه و ان يك صادقا يصبكم بعض الذي يعدكم ان الله لا يهدي من هو مسرف كذاب (28)
و مرد مؤمنى از آل فرعون كه ايمان خود را پنهان مى‏داشت گفت: «آيا مى‏خواهيد مردى را بكشيد بخاطر اينكه مى‏گويد: پروردگار من «الله‏» است، در حالى كه دلايل روشنى از سوى پروردگارتان براى شما آورده است؟! اگر دروغگو باشد، دروغش دامن خودش را خواهد گرفت; و اگر راستگو باشد، (لااقل) بعضى از عذابهايى را كه وعده مى‏دهد به شما خواهد رسيد; خداوند كسى را كه اسرافكار و بسيار دروغگوست هدايت نمى‏كند. (28)

يا قوم لكم الملك اليوم ظاهرين في الارض فمن ينصرنا من باس الله ان جاءنا قال فرعون ما اريكم الا ما ارى و ما اهديكم الا سبيل الرشاد (29)
اى قوم من! امروز حكومت از آن شماست و در اين سرزمين پيروزيد; اگر عذاب خدا به سراغ ما آيد، چه كسى ما را يارى خواهد كرد؟!» فرعون گفت: «من جز آنچه را معتقدم به شما ارائه نمى‏دهم، و شما را جز به راه صحيح راهنمايى نمى‏كنم! (دستور، همان قتل موسى است!)» (29)

و قال الذي آمن يا قوم اني اخاف عليكم مثل يوم الاحزاب (30)
آن مرد باايمان گفت: «اى قوم من! من بر شما از روزى همانند روز (عذاب) اقوام پيشين بيمناكم! (30)

مثل داب قوم نوح و عاد و ثمود و الذين من بعدهم و ما الله يريد ظلما للعباد (31)
و از عاقبتى همچون عاقبت قوم نوح و عاد و ثمود و كسانى كه بعد از آنان بودند (از شرك و كفر و طغيان) مى‏ترسم; و خداوند ظلم و ستمى بر بندگانش نمى‏خواهد. (31)

و يا قوم اني اخاف عليكم يوم التناد (32)
اى قوم من! من بر شما از روزى كه مردم يكديگر را صدا مى‏زنند (و از هم يارى مى‏طلبند و صدايشان به جايى نمى‏رسد) بيمناكم! (32)

يوم تولون مدبرين ما لكم من الله من عاصم و من يضلل الله فما له من هاد (33)
همان روزى كه روى مى‏گردانيد و فرار مى‏كنيد; اما هيچ پناهگاهى در برابر عذاب خداوند براى شما نيست; و هر كس را خداوند (بخاطر اعمالش) گمراه سازد، هدايت‏كننده‏اى براى او نيست! (33)

و لقد جاءكم يوسف من قبل بالبينات فما زلتم في شك مما جاءكم به حتى اذا هلك قلتم لن يبعث الله من بعده رسولا كذلك يضل الله من هو مسرف مرتاب (34)
پيش از اين يوسف دلايل روشن براى شما آورد، ولى شما همچنان در آنچه او براى شما آورده بود ترديد داشتيد; تا زمانى كه از دنيا رفت، گفتيد: هرگز خداوند بعد از او پيامبرى مبعوث نخواهد كرد! اين گونه خداوند هر اسرافكار ترديدكننده‏اى را گمراه مى‏سازد! (34)

الذين يجادلون في آيات الله بغير سلطان اتاهم كبر مقتا عند الله و عند الذين آمنوا كذلك يطبع الله على كل قلب متكبر جبار (35)
همانها كه در آيات خدا بى‏آنكه دليلى برايشان آمده باشد به مجادله برمى‏خيزند; (اين كارشان) خشم عظيمى نزد خداوند و نزد آنان كه ايمان آورده‏اند به بار مى‏آورد; اين گونه خداوند بر دل هر متكبر جبارى مهر مى‏نهد!» (35)

و قال فرعون يا هامان ابن لي صرحا لعلي ابلغ الاسباب (36)
فرعون گفت: «اى هامان! براى من بناى مرتفعى بساز، شايد به وسايلى دست يابم، (36)

اسباب السماوات فاطلع الى اله موسى و اني لاظنه كاذبا و كذلك زين لفرعون سوء عمله و صد عن السبيل و ما كيد فرعون الا في تباب (37)
وسايل (صعود به) آسمانها تا از خداى موسى آگاه شوم; هر چند گمان مى‏كنم او دروغگو باشد!; اينچنين اعمال بد فرعون در نظرش آراسته جلوه كرد و از راه حق باز داشته شد; و توطئه فرعون (و همفكران او) جز به نابودى نمى‏انجامد! (37)

و قال الذي آمن يا قوم اتبعون اهدكم سبيل الرشاد (38)
كسى كه (از قوم فرعون) ايمان آورده بود گفت: «اى قوم من! از من پيروى كنيد تا شما را به راه درست هدايت كنم. (38)

يا قوم انما هذه الحياة الدنيا متاع و ان الآخرة هي دار القرار (39)
اى قوم من! اين زندگى دنيا، تنها متاع زودگذرى است; و آخرت سراى هميشگى است! (39)

من عمل سيئة فلا يجزى الا مثلها و من عمل صالحا من ذكر او انثى و هو مؤمن فاولئك يدخلون الجنة يرزقون فيها بغير حساب (40)
هر كس بدى كند، جز بمانند آن كيفر داده نمى‏شود; ولى هر كس كار شايسته‏اى انجام دهد -خواه مرد يا زن- در حالى كه مؤمن باشد آنها وارد بهشت مى‏شوند و در آن روزى بى‏حسابى به آنها داده خواهد شد. (40)

و يا قوم ما لي ادعوكم الى النجاة و تدعونني الى النار (41)
اى قوم من! چرا من شما را به سوى نجات دعوت مى‏كنم، اما شما مرا بسوى آتش فرا مى‏خوانيد؟! (41)

تدعونني لاكفر بالله و اشرك به ما ليس لي به علم و انا ادعوكم الى العزيز الغفار (42)
مرا دعوت مى‏كنيد كه به خداوند يگانه كافر شوم و همتايى كه به آن علم ندارم براى او قرار دهم، در حالى كه من شما را بسوى خداوند عزيز غفار دعوت مى‏كنم! (42)

لا جرم انما تدعونني اليه ليس له دعوة في الدنيا و لا في الآخرة و ان مردنا الى الله و ان المسرفين هم اصحاب النار (43)
قطعا آنچه مرا بسوى آن مى‏خوانيد، نه دعوت (و حاكميتى) در دنيا دارد و نه در آخرت; و تنها بازگشت ما در قيامت بسوى خداست; و مسرفان اهل آتشند! (43)

فستذكرون ما اقول لكم و افوض امري الى الله ان الله بصير بالعباد (44)
و بزودى آنچه را به شما مى‏گويم به خاطر خواهيد آورد! من كار خود را به خدا واگذارم كه خداوند نسبت به بندگانش بيناست!» (44)

فوقاه الله سيئات ما مكروا و حاق بآل فرعون سوء العذاب (45)
خداوند او را از نقشه‏هاى سوء آنها نگه داشت، و عذاب شديد بر آل فرعون وارد شد! (45)

النار يعرضون عليها غدوا و عشيا و يوم تقوم الساعة ادخلوا آل فرعون اشد العذاب (46)
عذاب آنها آتش است كه هر صبح و شام بر آن عرضه مى‏شوند; و روزى كه قيامت برپا شود (مى‏فرمايد:) «آل فرعون را در سخت‏ترين عذابها وارد كنيد!» (46)

و اذ يتحاجون في النار فيقول الضعفاء للذين استكبروا انا كنا لكم تبعا فهل انتم مغنون عنا نصيبا من النار (47)
به خاطر بياور هنگامى را كه در آتش دوزخ با هم محاجه مى‏كنند; ضعيفان به مستكبران مى‏گويند: «ما پيرو شما بوديم، آيا شما (امروز) سهمى از آتش را بجاى ما پذيرا مى‏شويد؟!» (47)

قال الذين استكبروا انا كل فيها ان الله قد حكم بين العباد (48)
مستكبران مى‏گويند: «ما همگى در آن هستيم، زيرا خداوند در ميان بندگانش (بعدالت) حكم كرده است!» (48)

و قال الذين في النار لخزنة جهنم ادعوا ربكم يخفف عنا يوما من العذاب (49)
و آنها كه در آتشند به ماموران دوزخ مى‏گويند: «از پروردگارتان بخواهيد يك روز عذاب را از ما بردارد!» (49)

قالوا ا و لم تك تاتيكم رسلكم بالبينات قالوا بلى قالوا فادعوا و ما دعاء الكافرين الا في ضلال (50)
آنها مى‏گويند: «آيا پيامبران شما دلايل روشن برايتان نياوردند؟!» مى‏گويند: «آرى!» آنها مى‏گويند: «پس هر چه مى‏خواهيد (خدا را) بخوانيد; ولى دعاى كافران (به جايى نمى‏رسد و) جز در ضلالت نيست!» (50)

انا لننصر رسلنا و الذين آمنوا في الحياة الدنيا و يوم يقوم الاشهاد (51)
ما به يقين پيامبران خود و كسانى را كه ايمان آورده‏اند، در زندگى دنيا و (در آخرت) روزى كه گواهان به پا مى‏خيزند يارى مى‏دهيم! (51)

يوم لا ينفع الظالمين معذرتهم و لهم اللعنة و لهم سوء الدار (52)
روزى كه عذرخواهى ظالمان سودى به حالشان نمى‏بخشد; و لعنت خدا براى آنها، و خانه (و جايگاه) بد نيز براى‏آنان است. (52)

و لقد آتينا موسى الهدى و اورثنا بني اسرائيل الكتاب (53)
و ما به موسى هدايت بخشيديم، و بنى اسرائيل را وارثان كتاب (تورات) قرار داديم. (53)

هدى و ذكرى لاولي الالباب (54)
كتابى كه مايه هدايت و تذكر براى صاحبان عقل بود! (54)

فاصبر ان وعد الله حق و استغفر لذنبك و سبح بحمد ربك بالعشي و الابكار (55)
پس (اى پيامبر!) صبر و شكيبايى پيشه كن كه وعده خدا حق است، و براى گناهت استغفار كن، و هر صبح و شام تسبيح و حمد پروردگارت را بجا آور! (55)

ان الذين يجادلون في آيات الله بغير سلطان اتاهم ان في صدورهم الا كبر ما هم ببالغيه فاستعذ بالله انه هو السميع البصير (56)
كسانى كه در آيات خداوند بدون دليلى كه براى آنها آمده باشد ستيزه‏جويى مى‏كنند، در سينه‏هايشان فقط تكبر (و غرور) است، و هرگز به خواسته خود نخواهند رسيد، پس به خدا پناه بر كه او شنوا و بيناست! (56)

لخلق السماوات و الارض اكبر من خلق الناس و لكن اكثر الناس لا يعلمون (57)
آفرينش آسمانها و زمين از آفرينش انسانها مهمتر است، ولى بيشتر مردم نمى‏دانند. (57)

و ما يستوي الاعمى و البصير و الذين آمنوا و عملوا الصالحات و لا المسي‏ء قليلا ما تتذكرون (58)
هرگز نابينا و بينا يكسان نيستند; همچنين كسانى كه ايمان آورده، و اعمال صالح انجام داده‏اند با بدكاران يكسان نخواهند بود; اما كمتر متذكر مى‏شويد! (58)

ان الساعة لآتية لا ريب فيها و لكن اكثر الناس لا يؤمنون (59)
روز قيامت به يقين آمدنى است، و شكى در آن نيست; ولى اكثر مردم ايمان نمى آورند! (59)

و قال ربكم ادعوني استجب لكم ان الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين (60)
پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانيد تا (دعاى) شما را بپذيرم! كسانى كه از عبادت من تكبر مى‏ورزند به زودى با ذلت وارد دوزخ مى‏شوند!» (60)

الله الذي جعل لكم الليل لتسكنوا فيه و النهار مبصرا ان الله لذو فضل على الناس و لكن اكثر الناس لا يشكرون (61)
خداوند كسى است كه شب را براى شما آفريد تا در آن بياساييد، و روز را روشنى‏بخش قرار داد; خداوند نسبت به مردم صاحب فضل و كرم است; ولى بيشتر مردم شكرگزارى نمى‏كنند! (61)

ذلكم الله ربكم خالق كل شي‏ء لا اله الا هو فانى تؤفكون (62)
اين است خداوند، پروردگار شما كه آفريننده همه چيز است; هيچ معبودى جز او نيست; با اين حال چگونه از راه حق منحرف مى‏شويد؟! (62)

كذلك يؤفك الذين كانوا بآيات الله يجحدون (63)
اينچنين كسانى كه آيات خدا را انكار مى‏كردند (از راه راست) منحرف مى‏شوند! (63)

الله الذي جعل لكم الارض قرارا و السماء بناء و صوركم فاحسن صوركم و رزقكم من الطيبات ذلكم الله ربكم فتبارك الله رب العالمين (64)
خداوند كسى است كه زمين را براى شما جايگاه امن و آرامش قرار داد و آسمان را همچون سقفى (بالاى سرتان); و شما را صورتگرى كرد، و صورتتان را نيكو آفريد; و از چيزهايى پاكيزه به شما روزى داد; اين است خداوند پروردگار شما! جاويد و پربركت است خداوندى كه پروردگار عالميان است! (64)

هو الحي لا اله الا هو فادعوه مخلصين له الدين الحمد لله رب العالمين (65)
زنده (واقعى) اوست; معبودى جز او نيست; پس او را بخوانيد در حالى كه دين خود را براى او خالص كرده‏ايد! ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است! (65)

قل اني نهيت ان اعبد الذين تدعون من دون الله لما جاءني البينات من ربي و امرت ان اسلم لرب العالمين (66)
بگو: «من نهى شده‏ام از اينكه معبودهايى را كه شما غير از خدا مى‏خوانيد بپرستم، چون دلايل روشن از جانب پروردگارم براى من آمده است; و مامورم كه تنها در برابر پروردگار عالميان تسليم باشم!» (66)

هو الذي خلقكم من تراب ثم من نطفة ثم من علقة ثم يخرجكم طفلا ثم لتبلغوا اشدكم ثم لتكونوا شيوخا و منكم من يتوفى من قبل و لتبلغوا اجلا مسمى و لعلكم تعقلون (67)
او كسى است كه شما را از خاك آفريد، سپس از نطفه، سپس از علقه (خون بسته شده)، سپس شما را بصورت طفلى (از شكم مادر) بيرون مى‏فرستد، بعد به مرحله كمال قوت خود مى‏رسيد، و بعد از آن پير مى‏شويد و (در اين ميان) گروهى از شما پيش از رسيدن به اين مرحله مى‏ميرند و در نهايت به سرآمد عمر خود مى‏رسيد; و شايد تعقل كنيد! (67)

هو الذي يحيي و يميت فاذا قضى امرا فانما يقول له كن فيكون (68)
او كسى است كه زنده مى‏كند و مى‏ميراند; و هنگامى كه كارى را مقرر كند، تنها به آن مى‏گويد: «موجود باش!» بى‏درنگ موجود مى‏شود! (68)

ا لم تر الى الذين يجادلون في آيات الله انى يصرفون (69)
آيا نديدى كسانى را كه در آيات خدا مجادله مى‏كنند، چگونه از راه حق منحرف مى شوند؟! (69)

الذين كذبوا بالكتاب و بما ارسلنا به رسلنا فسوف يعلمون (70)
همان كسانى كه كتاب (آسمانى) و آنچه رسولان خود را بدان فرستاده‏ايم تكذيب كردند; اما بزودى (نتيجه كار خود را) مى‏دانند! (70)

اذ الاغلال في اعناقهم و السلاسل يسحبون (71)
در آن هنگام كه غل و زنجيرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را مى‏كشند... (71)

في الحميم ثم في النار يسجرون (72)
و در آب جوشان وارد مى‏كنند; سپس در آتش دوزخ افروخته مى‏شوند! (72)

ثم قيل لهم اين ما كنتم تشركون (73)
سپس به آنها گفته مى‏شود: «كجايند آنچه را همتاى خدا قرار مى‏داديد، (73)

من دون الله قالوا ضلوا عنا بل لم نكن ندعوا من قبل شيئا كذلك يضل الله الكافرين (74)
همان معبودهايى را كه جز خدا پرستش مى‏كرديد؟!» آنها مى‏گويند: «همه از نظر ما پنهان و گم شدند; بلكه ما اصلا پيش از اين چيزى را پرستش نمى‏كرديم‏»! اين گونه خداوند كافران را گمراه مى‏سازد! (74)

ذلكم بما كنتم تفرحون في الارض بغير الحق و بما كنتم تمرحون (75)
اين (عذاب) بخاطر آن است كه بناحق در زمين شادى مى‏كرديد و از روى غرور و مستى به خوشحالى مى‏پرداختيد! (75)

ادخلوا ابواب جهنم خالدين فيها فبئس مثوى المتكبرين (76)
از درهاى جهنم وارد شويد و جاودانه در آن بمانيد; و چه بد است جايگاه متكبران! (76)

فاصبر ان وعد الله حق فاما نرينك بعض الذي نعدهم او نتوفينك فالينا يرجعون (77)
پس (اى پيامبر) صبر كن كه وعده خدا حق است; و هرگاه قسمتى از مجازاتهايى را كه به آنها وعده داده‏ايم در حال حياتت به تو ارائه دهيم، يا تو را (پيش از آن) از دنيا ببريم (مهم نيست); چرا كه همه آنان را تنها بسوى ما باز مى‏گردانند! (77)

و لقد ارسلنا رسلا من قبلك منهم من قصصنا عليك و منهم من لم نقصص عليك و ما كان لرسول ان ياتي بآية الا باذن الله فاذا جاء امر الله قضي بالحق و خسر هنالك المبطلون (78)
ما پيش از تو رسولانى فرستاديم; سرگذشت گروهى از آنان را براى تو بازگفته، و گروهى را براى تو بازگو نكرده‏ايم; و هيچ پيامبرى حق نداشت معجزه‏اى جز بفرمان خدا بياورد و هنگامى كه فرمان خداوند (براى مجازات آنها) صادر شود، بحق داورى خواهد شد; و آنجا اهل باطل زيان خواهند كرد! (78)

الله الذي جعل لكم الانعام لتركبوا منها و منها تاكلون (79)
خداوند كسى است كه چهارپايان را براى شما آفريد تا بعضى را سوار شويد و از بعضى تغذيه كنيد. (79)

و لكم فيها منافع و لتبلغوا عليها حاجة في صدوركم و عليها و على الفلك تحملون (80)
و براى شما در آنها منافع بسيارى (جز اينها) است، تا بوسيله آنها به مقصدى كه در دل داريد برسيد; و بر آنها و بر كشتيها سوار مى‏شويد. (80)

و يريكم آياته فاي آيات الله تنكرون (81)
او آياتش را همواره به شما نشان مى‏دهد; پس كدام يك از آيات او را انكار مى‏كنيد؟! (81)

ا فلم يسيروا في الارض فينظروا كيف كان عاقبة الذين من قبلهم كانوا اكثر منهم و اشد قوة و آثارا في الارض فما اغنى عنهم ما كانوا يكسبون (82)
آيا روى زمين سير نكردند تا ببينند عاقبت كسانى كه پيش از آنها بودند چه شد؟! همانها كه نفراتشان از اينها بيشتر، و نيرو و آثارشان در زمين فزونتر بود; اما هرگز آنچه را به دست مى‏آوردند نتوانست آنها را بى‏نياز سازد (و عذاب الهى را از آنان دور كند)! (82)

فلما جاءتهم رسلهم بالبينات فرحوا بما عندهم من العلم و حاق بهم ما كانوا به يستهزؤن (83)
هنگامى كه رسولانشان دلايل روشنى براى آنان آوردند، به دانشى كه خود داشتند خوشحال بودند (و غير آن را هيچ مى‏شمردند); ولى آنچه را (از عذاب) به تمسخر مى‏گرفتند آنان را فراگرفت! (83)

فلما راوا باسنا قالوا آمنا بالله وحده و كفرنا بما كنا به مشركين (84)
هنگامى كه عذاب (شديد) ما را ديدند گفتند: «هم اكنون به خداوند يگانه ايمان آورديم و به معبودهايى كه همتاى او مى‏شمرديم كافر شديم!» (84)

فلم يك ينفعهم ايمانهم لما راوا باسنا سنت الله التي قد خلت في عباده و خسر هنالك الكافرون (85)
اما هنگامى كه عذاب ما را مشاهده كردند، ايمانشان براى آنها سودى نداشت!اين سنت خداوند است كه همواره در ميان بندگانش اجرا شده، و آنجا كافران زيانكار شدند! (85)