فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه فولادوند

قرآن ترجمه فولادوند

سوره 70

سوره مبارکه المعارج

صفحه 569
يُبَصَّرُونَهُمْ ۚ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ (11)
چون حقيقت حالشان به آنها بنمايند آن روز کافر بدکار آرزو کند که کاش توانستي فرزندانش را فداي خود سازد و از عذاب برهد. (11)
وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِيهِ (12)
و هم زن و برادرش. (12)
وَفَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ (13)
و هم خويشان و قبيله‌اش را که هميشه حمايتش مي‌کردند. (13)
وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ يُنْجِيهِ (14)
و هر که را روي زمين است خواهد همه را فداي خويش گردند تا مگر او را (از آن عذاب) برهاند. (14)
كَلَّا ۖ إِنَّهَا لَظَىٰ (15)
و هرگز نجات نيابد که آتش دوزخ بر او شعله‌ور است. (15)
نَزَّاعَةً لِلشَّوَىٰ (16)
تا سر و صورت و اندمش پاک بسوزد. (16)
تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّىٰ (17)
دوزخ کسي را مي‌خواند که از خدا رو گردانيده و با حق مخالفت کرده. (17)
وَجَمَعَ فَأَوْعَىٰ (18)
و مال دنيا را جمع کرده و همه را ذخيره نموده است. (18)
۞ إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا (19)
که انسان مخلوقي طبعا سخت حريص و بي‌صبر است. (19)
إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا (20)
چون شر و زياني به او رسد سخت جزع و بي‌قراري کند. (20)
وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا (21)
و چون مال و دولتي به او رو کند منع (احسان) نمايد. (21)
إِلَّا الْمُصَلِّينَ (22)
مگر نماز گزاران حقيقي. (22)
الَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ (23)
آنان که دايم در نماز (و طاعت الهي) عمر گذرانند. (23)
وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ (24)
و آنان که در مال و دايي خود حقّي معيّن و معلوم گردانند. (24)
لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ (25)
تا به فقيران سائل و فقيران آبرومند محروم رسانند. (25)
وَالَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ (26)
و آنان که روز قيامت و جزا را تصديق کنند. (26)
وَالَّذِينَ هُمْ مِنْ عَذَابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ (27)
و آنان که از قهر و عذاب خداي خويش سخت ترسانند. (27)
إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ (28)
که از عذاب خدا هيچ کس ايمن نتواند بود. (28)
وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ (29)
و آنان که اندام خود را (از شهوت راني) نگاه مي‌دارند. (29)
إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ (30)
مگر بر زنان حلال و کنيزان ملکي خويش که (از اعمال شهوت با آنها) هيچ ملامت ندارند. (30)
فَمَنِ ابْتَغَىٰ وَرَاءَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْعَادُونَ (31)
و هر که غير از اين جويد اينان به حقيقت متعدي و ستمکارند. (31)
وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ (32)
و آنان که امانت و عهد و پيمانشان را رعايت کنند. (32)
وَالَّذِينَ هُمْ بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ (33)
و آنان که براي گواهي به حق قيام کنند. (33)
وَالَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ (34)
و آنان که نماز خود را (به وقت و شرايط و حضور قلب) محافظت کنند. (34)
أُولَٰئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ (35)
آنان در باغها (ي بهشت ابد) با عزّت و احترام متنعّمند. (35)
فَمَالِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ (36)
(اي رسول) چه شده است کافران را که (با تمسخر) به جانبت مي‌شتابند؟! (36)
عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِينَ (37)
از راست و چپ گروه گروه (باز پراکنده مي‌شوند و به دين خدا نمي‌گروند). (37)
أَيَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ (38)
آيا هر يک طمع دارند که باز آنها را در بهشت با ناز و نعمت داخل کنند؟! (38)
كَلَّا ۖ إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِمَّا يَعْلَمُونَ (39)
هرگز اين نشود (چون) آنها خود مي‌دانند که ما آنها را از چه (نطفه پستي) آفريده‌ايم (باز به آفريننده خود ايمان نمي‌آورند و به کفر مي‌شتابند و طمع آن دارند که چون مؤمنان به بهشت روند). (39)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 569صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی