فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه فولادوند

قرآن ترجمه فولادوند

سوره 47

سوره مبارکه محمد

صفحه 507
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ (1)
آنان که کافر شدند و راه دين خدا را (بر خلق) بستند خداوند اعمال آنها را تباه و باطل ساخت. (1)
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ ۙ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ (2)
و آنان که گرويدند و نيکوکار شدند و به قرآني که بر محمّد (صلي اللّه عليه و آله و سلم) نازل شد که البته بر حق و از جانب خدايشان بود ايمان آوردند خدا از گناهانشان درگذشت و امر (دنيا و دين) آنها را اصلاح فرمود. (2)
ذَٰلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ ۚ كَذَٰلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ (3)
اين (تباهي حال کافران و اصلاح مؤمنان) بدان سبب است که کافران پيرو (آراء و عقايد اهل) باطل گرديدند و اهل ايمان پيرو (قرآن) حق که از جانب خدايشان نازل گرديد شدند. اين گونه صريح خدا مثال حال مردم را بيان مي‌کند. (3)
فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّىٰ إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّىٰ تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ۚ ذَٰلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَٰكِنْ لِيَبْلُوَ بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ ۗ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ (4)
شما مؤمنان چون (در ميدان جنگ) با کافران رو به رو شويد بايد (شجاعانه) آنها را گردن زنيد تا آن گاه که از خونريزي بسيار دشمن را از پا در آورديد پس از آن، اسيران جنگ را محکم به بند کشيد که بعدا يا بر آنها منّت نهيد (و آنها را آزاد گردانيد) يا فدا گيريد تا در نتيجه جنگ سختيهاي خود را فروگذارد. اين حکم فعلي است، و اگر خدا بخواهد خود از کافران انتقام مي‌کشد (و همه را بي زحمت جنگ شما هلاک مي‌کند) و ليکن (با اين جنگ کفر و ايمان) مي‌خواهد شما را به يکديگر امتحان کند، و آنان که در راه خدا کشته شدند خدا هرگز اعمالشان را ضايع نگرداند. (4)
سَيَهْدِيهِمْ وَيُصْلِحُ بَالَهُمْ (5)
آنها را البته به راه سعادت هدايت کند و امورشان را اصلاح فرمايد. (5)
وَيُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمْ (6)
و در بهشتي که قبلا به منزل و مقاماتشان همه را شناسا کرده وارد کند. (6)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ (7)
اي اهل ايمان، شما اگر خدا را ياري کنيد (يعني دين و پيغمبر خدا را) خدا هم شما را ياري کند و ثابت قدم گرداند. (7)
وَالَّذِينَ كَفَرُوا فَتَعْسًا لَهُمْ وَأَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ (8)
و آنان که کافر شدند نابود و هلاک شوند و خدا اعمالشان را ضايع و باطل سازد. (8)
ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ (9)
اين (هلاک کفار) بدان سبب است که آنها از قرآني که خدا نازل فرمود کراهت و اعراض داشتند پس خدا اعمالشان را محو و نابود فرمود. (9)
۞ أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ۖ وَلِلْكَافِرِينَ أَمْثَالُهَا (10)
آيا در زمين به سير و سفر نمي‌روند تا به چشم خود عاقبت حال پيشينيان را مشاهده کنند که چگونه آنها را خدا هلاک کرد؟ و اين کافران هم مانند آنها به کيفر کفر خود البته مي‌رسند. (10)
ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَأَنَّ الْكَافِرِينَ لَا مَوْلَىٰ لَهُمْ (11)
اين (معامله خدا با کافران و مؤمنان) بدان سبب است که البته خدا يار و مولاي مؤمنان است و کافران هيچ مولا و ياور و ياري ندارند. (11)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 507صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی