فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه الهی قمشه ای

قرآن ترجمه الهی قمشه ای

سوره 37

سوره مبارکه الصافات

صفحه 452
مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ (154)
شما را چه شده است ؟ ! چگونه بى دليل حکم مى کنيد ؟ ! (154)
أَفَلَا تَذَكَّرُونَ (155)
آيا درنمى يابيد که خداوند از داشتن فرزند منزّه است ؟ ! (155)
أَمْ لَكُمْ سُلْطَانٌ مُبِينٌ (156)
آيا شما را کتابى آسمانى هست که مدعاى شما در آن ثبت شده باشد و شما از برهانى روشن برخوردار باشيد ؟ ! (156)
فَأْتُوا بِكِتَابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (157)
اگر راست مى گوييد ، کتابتان را بياوريد و آن را ارائه دهيد . (157)
وَجَعَلُوا بَيْنَهُ وَبَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَبًا ۚ وَلَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ (158)
و مشرکان ميان خدا و جنيان نسبت خويشاوندى پنداشتند و آنها را فرزندان خدا شمردند ، در حالى که جنّيان به خوبى مى دانند که خودشان براى حساب و جزا احضار خواهند شد . آيا فرزندان خدا محاکمه مى شوند ؟ ! (158)
سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ (159)
منزّه است خدا از آنچه مشرکان او را بدان وصف مى کنند و داشتن فرزند را به او نسبت مى دهند . (159)
إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ (160)
ليکن بندگانِ خالص شده براى خدا ، که او را پرستش مى کنند و دل به غير او نمى بندند ، خدا را به اوصافى که درخور اوست مى ستايند . (160)
فَإِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ (161)
قطعاً شما مشرکان و آنچه شما آن را مى پرستيد ، (161)
مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ بِفَاتِنِينَ (162)
نمى توانيد هيچ کس را بر ضد خدا گمراه کنيد ، (162)
إِلَّا مَنْ هُوَ صَالِ الْجَحِيمِ (163)
مگر کسى را که خود از پى آتش دوزخ روانه است . (163)
وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ (164)
جبريل و ساير فرشتگان سخنشان اين است که : هيچ يک از ما نيست مگر اين که مقام و منزلتى معين دارد و نمى تواند از آن تخطى کند . (164)
وَإِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ (165)
همانا ما به انتظار فرمان خدا در پيشگاه او صف کشيده ايم . (165)
وَإِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ (166)
و ما تسبيح گويان خداييم و ساحتش را از آنچه شايسته او نيست ، منزّه مى شمريم . (166)
وَإِنْ كَانُوا لَيَقُولُونَ (167)
به يقين ، مشرکان قريش و هم مسلکانشان مى گفتند : (167)
لَوْ أَنَّ عِنْدَنَا ذِكْرًا مِنَ الْأَوَّلِينَ (168)
اگر کتابى يادآور ، از آن گونه که بر امّت هاى نخستين نازل شد ، نزد ما بود ، (168)
لَكُنَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ (169)
قطعاً ما راه مى يافتيم و بندگانى مى شديم خالص شده براى خدا . (169)
فَكَفَرُوا بِهِ ۖ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ (170)
ديرى نگذشت که ما قرآن را برايشان فرو فرستاديم ، ولى آنان به گفته خود وفا نکردند و به آن کافر شدند; پس زود است که وِزر و وبال کفرشان را بدانند . (170)
وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ (171)
همانا پيشتر سخن و قضاى ما در حق آن بندگانى که آنان را به رسالت فرستاديم مقرّر و حتمى شد ، (171)
إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ (172)
که : آنان قطعاً بر دشمنانشان پيروز خواهند شد . (172)
وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ (173)
و اين که : گروه و لشکر ما ، آن مؤمنانِ مجاهد ، بر مخالفانشان چيره خواهندگرديد . (173)
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّىٰ حِينٍ (174)
پس اى پيامبر ، تا زمانى نه چندان طولانى ، از مشرکان قوم خود روى بگردان و آنان را مهلت ده . (174)
وَأَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ (175)
در اين مدت آنان را بنگر و انکار و دشمنى شان را نظاره کن; زود است که آنان نيز فرجام انکار و سرکشى خود را ببينند و بنگرند که چگونه به دست شما کشته و اسير مى گردند . (175)
أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُونَ (176)
پس آيا مشرکان خواهان آنند که هرچه زودتر عذاب ما به سراغشان بيايد ؟ (176)
فَإِذَا نَزَلَ بِسَاحَتِهِمْ فَسَاءَ صَبَاحُ الْمُنْذَرِينَ (177)
] بدانند [ آن گاه که عذاب به درگاه خانه هايشان فرود آيد و همگان را فراگيرد ، بامداد کسانى که اخطار شده اند ، بامداد بدى است . (177)
وَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّىٰ حِينٍ (178)
و تا مدتى از آنان روى بگردان و تا فرارسيدن اجلشان به آنان مهلت ده . (178)
وَأَبْصِرْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ (179)
و در اين مدت ، کفر و عصيان مردم را نظاره گر باش; ديرى نمى گذرد که آنان فرجام شوم کفر و گناه خويش را که همان عذاب دوزخ است بنگرند . (179)
سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ (180)
منزّه است پروردگار تو ـ پروردگار عزتمند ـ از آنچه مشرکان او را بدان وصف مى کنند . (180)
وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ (181)
و سلام خدا بر همه فرستادگان . (181)
وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (182)
و سپاس خداى را که پروردگار جهانيان است . (182)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 452صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی