فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه الهی قمشه ای

قرآن ترجمه الهی قمشه ای

سوره 38

سوره مبارکه ص

صفحه 456
وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِكْرَىٰ لِأُولِي الْأَلْبَابِ (43)
و خانواده اش را که از دست داده بود به او بخشيديم و آنها را به دو برابر رسانديم ، تا از جانب ما رحمتى بر او و تذکّرى براى خردمندان باشد . (43)
وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ ۗ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا ۚ نِعْمَ الْعَبْدُ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ (44)
و به او گفتيم : سوگند خود را مشکن و يک دسته شاخه گياه ، به تعداد تازيانه هايى که سوگند ياد کردى به همسرت بزنى ، در دست گير و آنها را يکجا بر او بزن . به راستى ما ايّوب را بر آن دردها و رنج هايى که بر او وارد ساختيم ، شکيبا يافتيم; او خوب بنده اى بود; چرا که همواره به ما رجوع مى کرد . (44)
وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ (45)
و نيز بندگان ما ابراهيم و اسحاق و يعقوب را ياد کن; آنان در اطاعت از خدا و رساندن خير به مردمان نيرومند و در راهيابى به باورهاى درست و کارهاى شايسته تيزبين بودند; (45)
إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ (46)
زيرا ما آنان را به سبب برخوردارى از خصلتى پاک که ياد سراى آخرت بود ، براى خود خالص ساخته بوديم ، به گونه اى که نه شيطان از آنان نصيبى داشت و نه هواى نفس . (46)
وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ (47)
آنان نزد ما از برگزيدگان به شمار مى رفتند و از نيکان بودند . (47)
وَاذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ ۖ وَكُلٌّ مِنَ الْأَخْيَارِ (48)
و از ديگر پيامبران ما ، اسماعيل و يَسع و ذوالکِفل را ياد کن و ] بدان که [ همه آنان از بهترين انسان ها بودند . (48)
هَٰذَا ذِكْرٌ ۚ وَإِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ (49)
اين قرآن يادآور توحيد و معارف الهى است و قطعاً تقواپيشگان در جهان ديگر بازگشتى نيکو خواهند داشت . (49)
جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوَابُ (50)
براى آنان بهشت هايى است هميشگى که درهاى نعمت آن برايشان گشوده است . (50)
مُتَّكِئِينَ فِيهَا يَدْعُونَ فِيهَا بِفَاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَشَرَابٍ (51)
در آن جا عزّتمندانه ] بر تخت ها [ تکيه مى زنند و ميوه هايى را که در آن جا بسيار است و نيز نوشيدنى را به سوى خود فرا مى خوانند . (51)
۞ وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ أَتْرَابٌ (52)
در کنارشان همسرانى هستند که فقط چشم به شوهران خود دارند و ديده از غير آنان فرو بسته اند و همسال و همسان شوهران خويش اند . (52)
هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسَابِ (53)
اين بهشت همان چيزى است که براى روز حساب به شما تقواپيشگان وعده داده مى شود . (53)
إِنَّ هَٰذَا لَرِزْقُنَا مَا لَهُ مِنْ نَفَادٍ (54)
آرى ، اين است روزىِ ما به شما که هرگز آن را فنايى نيست . (54)
هَٰذَا ۚ وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ (55)
اين است فرجام تقواپيشگان و قطعاً سرکشان در آن سرا ، بد بازگشتگاهى خواهند داشت . (55)
جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ (56)
بازگشتگاه آنان دوزخ است که به آن درمى آيند و از حرارتش به رنج مى افتند; بد بسترى براى دوزخيان آماده شده است . (56)
هَٰذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ (57)
اين آبى است جوشان و چرکين و بدبو ، که بايد آن را بچشند و چاره اى جز اين ندارند . (57)
وَآخَرُ مِنْ شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ (58)
و اين هم چيز ديگرى است از جنس همان آبِ داغ و مايع چرکين با انواع گوناگون آن ، که آنها را نيز بايد بچشند . (58)
هَٰذَا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ ۖ لَا مَرْحَبًا بِهِمْ ۚ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ (59)
به سران شرک و کفر گفته مى شود : اين گروهى که از شما پيروى کردند ، به اجبار در ميان شما درمى آيند و در دوزخ با شما خواهند بود . سران مى گويند : خوشامد مبادشان ، چرا که به آتش درآمدگان و از حرارت آن به رنج افتادگانند . (59)
قَالُوا بَلْ أَنْتُمْ لَا مَرْحَبًا بِكُمْ ۖ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا ۖ فَبِئْسَ الْقَرَارُ (60)
پيروان در پاسخ مى گويند : بلکه شما را خوشامد مباد ! شما بوديد که اين را براى ما پيش آورديد ، و شوم است ماندن در آتش . (60)
قَالُوا رَبَّنَا مَنْ قَدَّمَ لَنَا هَٰذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ (61)
آن گاه مى گويند : پروردگارا ، هر کس اين عذاب را براى ما پيش آورده است او را در آتش ، عذابى دو چندان بيفزاى . (61)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 456صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی