فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه الهی قمشه ای

قرآن ترجمه الهی قمشه ای

سوره 74

سوره مبارکه المدثر

صفحه 577
فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ (48)
از اين رو شفاعتِ شفاعت کنندگان به حال آنان سودى نمى بخشد . (48)
فَمَا لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ (49)
با اين وصف ، کافران را چه شده است که از تذکار قرآن رويگردان اند ؟ (49)
كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ (50)
چنان روى برتافته اند که گويى گورخرانى رميده اند ، (50)
فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ (51)
که از شيرى گريخته اند . (51)
بَلْ يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتَىٰ صُحُفًا مُنَشَّرَةً (52)
چنين نيست که رويگردانى آنان از تذکار قرآن تنها به سبب گريزشان از حقيقت باشد ، بلکه هر يک از آنان از سر تکبّر مى خواهد نامه هايى گشوده از سوى خدا که شامل حقايق قرآن است به او داده شود . (52)
كَلَّا ۖ بَلْ لَا يَخَافُونَ الْآخِرَةَ (53)
نه ، هرگز کتاب آسمانى به آنان داده نمى شود ، و اصولاً سبب اصلى رويگردانى آنان از قرآن اين نيست که چرا کتابى آسمانى از سوى خدا بر آنان نازل نمى شود ، اين دستاويزى بيش نيست بلکه آنان از سراى آخرت بيم ندارند . (53)
كَلَّا إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ (54)
نه ! هرگز کتاب آسمانى به هر يک از آنان داده نمى شود . آنچه برعهده ماست اندرز است و قرآن براى آنان پندى بسنده است . (54)
فَمَنْ شَاءَ ذَكَرَهُ (55)
پس هر که خواست از آن پند گيرد . (55)
وَمَا يَذْكُرُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ ۚ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَىٰ وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ (56)
و جز به خواست خدا پند نخواهند گرفت . او سزاوار اين است که از او پروا کنند و سزاوار اين است که تقواپيشگان را بيامرزد . (56)
سوره 75

سوره مبارکه القيامة

 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
لَا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيَامَةِ (1)
سوگند ياد مى کنم به روز رستاخيز . (1)
وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ (2)
و سوگند ياد مى کنم به نفس ملامتگر آدمى بر گناه ، که مردگان برانگيخته خواهند شد . (2)
أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ (3)
آيا انسان مى پندارد که هرگز استخوان هايش را گردآورى نمى کنيم و به او حيات ديگرى نمى بخشيم ؟ (3)
بَلَىٰ قَادِرِينَ عَلَىٰ أَنْ نُسَوِّيَ بَنَانَهُ (4)
چرا ، اين کار را خواهيم کرد ، در حالى که بر مرتب ساختن سرانگشتانش نيز تواناييم . (4)
بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ (5)
نه آدمى چنين نمى پندارد که او را حياتى دوباره نمى بخشيم ، بلکه او مى خواهد آينده عمرش را به فسق و گناه بگذراند ، اين است که رستاخيز را دروغ مى شمرد . (5)
يَسْأَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ (6)
و از روى مسخره مى پرسد : روز قيامت کى خواهد بود ؟ (6)
فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ (7)
بايد بداند ، هنگامى که چشم از شدت وحشت خيره شود . (7)
وَخَسَفَ الْقَمَرُ (8)
و ماه بى نور گردد . (8)
وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ (9)
و خورشيد و ماه گرد آيند ] و به همديگر رسند [ ، (9)
يَقُولُ الْإِنْسَانُ يَوْمَئِذٍ أَيْنَ الْمَفَرُّ (10)
آن روز انسان مى گويد : گريزگاه کجاست ؟ (10)
كَلَّا لَا وَزَرَ (11)
نه ! گريزگاه مجوييد ، هيچ پناهگاهى وجود ندارد . (11)
إِلَىٰ رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ (12)
آن روز بازگشت همگان فقط به سوى پروردگار تو و قرارگاه تنها در حضور اوست . (12)
يُنَبَّأُ الْإِنْسَانُ يَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ (13)
در آن روز انسان را از آنچه پيش فرستاده ( کارهاى نيک يا بدى که خود کرده ) و از آنچه بعد آورده ( سنّت هاى پسنديده يا ناپسندى که بر جاى نهاده است ) آگاه مى کنند . (13)
بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَىٰ نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ (14)
نه ، نيازى نيست که او را از کارهايش با خبر کنند ، بلکه آدمى به نفس خويش بيناست و مى داند چه کرده است ، (14)
وَلَوْ أَلْقَىٰ مَعَاذِيرَهُ (15)
هر چند عذرهايش را مطرح کند تا عذاب را از خود بگرداند . (15)
لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ (16)
اى پيامبر ، هنگامى که قرآن به تو وحى مى شود سکوت کن و زبانت را به تلاوت آن حرکت مده تا در خواندن آن شتاب کنى و آنچه را نخوانده ايم پيش از ما بخوانى . (16)
إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ (17)
چرا که برعهده ماست که وحى قرآنى را گرد آوريم و آن را بر تو بخوانيم . (17)
فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ (18)
پس هنگامى که قرائت آن را به پايان رسانديم تو از خواندن آن پيروى کن . (18)
ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ (19)
وانگهى بيان آن نيز برعهده ماست . (19)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 577صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی