فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه مکارم شیرازی

قرآن ترجمه مکارم شیرازی

سوره 23

سوره مبارکه المؤمنون

صفحه 344
فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنْتَ وَمَنْ مَعَكَ عَلَى الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (28)
و هنگامي که تو و همه کساني که با تو هستند بر کشتي سوار شديد، بگو: (ستايش براي خدايي است که ما را از قوم ستمگر نجات بخشيد!) (28)
وَقُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِي مُنْزَلًا مُبَارَكًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ (29)
و بگو: (پروردگارا! ما را در منزلگاهي پربرکت فرود آر، و تو بهترين فرودآورندگاني!) (29)
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ وَإِنْ كُنَّا لَمُبْتَلِينَ (30)
(آري،) در اين ماجرا (براي صاحبان عقل و انديشه) آيات و نشانه هايي است، و ما مسلما همگان را آزمايش ميکنيم! (30)
ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ (31)
سپس جمعيت ديگري را بعد از آنها به وجود آورديم. (31)
فَأَرْسَلْنَا فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ ۖ أَفَلَا تَتَّقُونَ (32)
و در ميان آنان رسولي از خودشان فرستاديم که: (خدا را بپرستيد، جز او معبودي براي شما نيست، آيا (با اين همه، از شرک و بت پرستي) پرهيز نميکنيد؟!) (32)
وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَةِ وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هَٰذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَيَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ (33)
ولي اشرافيان (خودخواه) از قوم او که کافر بودند، و ديدار آخرت را تکذيب ميکردند، و در زندگي دنيا به آنان ناز و نعمت داده بوديم، گفتند: (اين بشري است مثل شما، از آنچه ميخوريد ميخورد، و از آنچه مينوشيد مينوشد! (پس چگونه ميتواند پيامبر باشد؟!) (33)
وَلَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَرًا مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذًا لَخَاسِرُونَ (34)
و اگر از بشري همانند خودتان اطاعت کنيد، مسلما زيانکاريد. (34)
أَيَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذَا مِتُّمْ وَكُنْتُمْ تُرَابًا وَعِظَامًا أَنَّكُمْ مُخْرَجُونَ (35)
آيا او به شما وعده ميدهد هنگامي که مرديد و خاک و استخوانهايي (پوسيده) شديد، بار ديگر (از قبرها) بيرون آورده ميشويد؟! (35)
۞ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لِمَا تُوعَدُونَ (36)
هيهات، هيهات از اين وعده هايي که به شما داده ميشود! (36)
إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ (37)
مسلما غير از اين زندگي دنياي ما، چيزي در کار نيست، پيوسته گروهي از ما ميميريم، و نسل ديگري جاي ما را ميگيرد، و ما هرگز برانگيخته نخواهيم شد! (37)
إِنْ هُوَ إِلَّا رَجُلٌ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا وَمَا نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ (38)
او فقط مردي دروغگوست که بر خدا افترا بسته، و ما هرگز به او ايمان نخواهيم آورد!) (38)
قَالَ رَبِّ انْصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ (39)
(پيامبرشان) گفت: (پروردگارا! مرا در برابر تکذيبهاي آنان ياري کن!) (39)
قَالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَيُصْبِحُنَّ نَادِمِينَ (40)
(خداوند) فرمود: (بزودي از کار خود پشيمان خواهند شد! (اما زماني که ديگر سودي به حالشان ندارد. )) (40)
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ بِالْحَقِّ فَجَعَلْنَاهُمْ غُثَاءً ۚ فَبُعْدًا لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (41)
سرانجام صيحه آسماني آنها را بحق فرو گرفت، و ما آنها را همچون خاشاکي بر سيلاب قرار داديم، دور باد قوم ستمگر (از رحمت خدا)! (41)
ثُمَّ أَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قُرُونًا آخَرِينَ (42)
سپس اقوام ديگري را پس از آنها پديد آورديم. (42)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 344صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی