فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه فولادوند

قرآن ترجمه فولادوند

سوره 23

سوره مبارکه المؤمنون

صفحه 345
مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ (43)
هيچ قومي از اجل خود پس و پيش نخواهند افتاد. (43)
ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَىٰ ۖ كُلَّ مَا جَاءَ أُمَّةً رَسُولُهَا كَذَّبُوهُ ۚ فَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُمْ بَعْضًا وَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ ۚ فَبُعْدًا لِقَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ (44)
سپس پيغمبران خود را پي در پي فرستاديم و هر قومي که رسول بر آنها آمد آن رسول را تکذيب و انکار کردند، ما هم آنها را از پي يکديگر همه را هلاک کرديم و داستانهاي هلاک آن اقوام را عبرت ديگران ساختيم، که قوم بي‌ايمان را (از رحمت خدا) دوري باد. (44)
ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِينٍ (45)
آن‌گاه موسي و برادرش هارون را فرستاديم با آيات و معجزات خود و حجّت روشن. (45)
إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ (46)
به سوي فرعون و اشراف قومش، آنها هم تکبر و نخوت کردند، زيرا آنان مردمي متکبّر و سرکش بودند. (46)
فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَيْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُونَ (47)
از اين رو گفتند: چرا ما به دو بشر مثل خودمان ايمان آريم در صورتي که طايفه اين دو مرد ما را اطاعت و بندگي مي‌کنند؟ (47)
فَكَذَّبُوهُمَا فَكَانُوا مِنَ الْمُهْلَكِينَ (48)
پس موسي و هارون را تکذيب کرده و بدين سبب همه هلاک شدند. (48)
وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ (49)
و همانا ما به موسي کتاب تورات را فرستاديم، باشد که آنها هدايت شوند. (49)
وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَىٰ رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ (50)
و ما پسر مريم و مادرش را آيت و معجزه بزرگ گردانيديم و هر دو را به سرزمين بلندي که آنجا مکاني هموار و چشمه‌سار بود (شام و بيت المقدس) منزل داديم. (50)
يَا أَيُّهَا الرُّسُلُ كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا ۖ إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ (51)
اي رسولان، از غذاهاي پاکيزه (حلال) تناول کنيد و به نيکوکاري و اعمال صالح پردازيد که من به هر چه مي‌کنيد آگاهم. (51)
وَإِنَّ هَٰذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ (52)
و اين مردم همه يک دين و متفق الکلمه يک امت شمايند و من يگانه خداي شما هستم، پس از من بترسيد. (52)
فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ زُبُرًا ۖ كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ (53)
آن‌گاه مردم (با وجود اين سفارش خدا) امر (دين) خود را پاره پاره کردند (و در آيين، فرقه فرقه شدند) و هر گروهي به آنچه نزد خود پسنديدند دلخوش گشتند. (53)
فَذَرْهُمْ فِي غَمْرَتِهِمْ حَتَّىٰ حِينٍ (54)
پس بگذار که اين بي‌خبران در جهل و غفلت خود به سر برند تا هنگامي معين (که روز مرگ و قيامت باشد). (54)
أَيَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مَالٍ وَبَنِينَ (55)
آيا اين مردم کافر مي‌پندارند اين که ما آنها را مدد به مال و فرزندان مي‌کنيم، (55)
نُسَارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ ۚ بَلْ لَا يَشْعُرُونَ (56)
براي آن است که مي‌خواهيم در حق ايشان مساعدت و تعجيل به خيرات دنيا کنيم؟ (نه چنين است) بلکه (براي امتحان است و) آنها نمي‌فهمند. (56)
إِنَّ الَّذِينَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ (57)
همانا آن مؤمناني که از خوف خدا ترسان و هراسانند. (57)
وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ (58)
و آنان که به آيات خداي خود ايمان مي‌آورند. (58)
وَالَّذِينَ هُمْ بِرَبِّهِمْ لَا يُشْرِكُونَ (59)
و آنان که هرگز به پروردگارشان مشرک نمي‌شوند. (59)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 345صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی