فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه راهنما

قرآن ترجمه راهنما

سوره 6

سوره مبارکه الانعام

صفحه 130
قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً ۖ قُلِ اللَّهُ ۖ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ ۚ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ ۚ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَىٰ ۚ قُلْ لَا أَشْهَدُ ۚ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ (19)
[به کافران و مشرکان که براي حق بودنِ نبوتت گواه مي طلبند] بگو: گواهي چه کسي از همه گواهان بزرگ تر است [تا او را بر حقّانيّت نبوتم براي شما گواه آورم]؟ بگو: خدا ميان من وشما گواه است [که گواهي اش بزرگ ترين ومطمئن ترين و صحيح ترين گواهي هاست]، و اين قرآن [که گواهي خدا بر حقّانيّت نبوّت من است] به من وحي شده تا به وسيله آن شما وهر کس را که اين قرآن به او مي رسد بيم دهم. آيا شما [با دليل استوار و محکم] گواهي مي دهيد که با خدا معبودهاي ديگري به عنوان شريک هست؟ بگو: [چون دليلي وجود ندارد] من گواهي نمي دهم. بگو: فقط معبود يگانه و يکتا اوست، و من از معبودهاي باطلي که شريک او قرار مي دهيد، بيزارم. (19)
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ ۘ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ (20)
کساني که به آنان کتاب آسماني داديم، همان گونه که پسرانشان را مي شناسند [بر اساس اوصافي که در کتاب هايشان بيان شده] پيامبر را مي شناسند؛ فقط کساني که سرمايه وجودشان را تباه کردند، ايمان نمي آورند. (20)
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ ۗ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ (21)
ستمکارتر از کسي که بر خدا دروغ بسته، يا آيات او را تکذيب کرده، کيست؟ يقيناً ستمکاران، رستگار نخواهند بود. (21)
وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا أَيْنَ شُرَكَاؤُكُمُ الَّذِينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ (22)
و [ياد کنيد] روزي که همه آنان را [در عرصه قيامت] جمع مي کنيم، سپس به کساني که شرک ورزيده اند، مي گوييم: شريکانتان که آنان را شريک خدا مي پنداشتيد، کجايند [تا شما را از عذاب امروز نجات دهند؟] (22)
ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ (23)
پس [آن روز] بهانه و عذرشان [براي رهايي از عذاب] فقط اين است که خواهند گفت: به خدا پروردگارمان سوگند، که ما مشرک نبوديم!! (23)
انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ ۚ وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَفْتَرُونَ (24)
با تأمل بنگر که چگونه بر خود دروغ مي بندند؛ وآنچه را به دروغ شريک خدا مي دانستند از دستشان رفت وگم شد. (24)
وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ ۖ وَجَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا ۚ وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا ۚ حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَٰذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ (25)
گروهي از آنان به سخنانت گوش مي دهند، و ما [به کيفر لجاجت وکفرشان] بر دل هايشان پوشش هايي قرار داديم که آن را نفهمند، و در گوش هايشان سنگيني نهاديم [تا نشنوند]. و اگر همه نشانه هاي حق را ببينند باز هم به آن ايمان نمي آورند؛ تا آنجا که وقتي به محضرت مي آيند با تو مجادله وستيزه مي کنند، کافران [از روي لجاجت وعناد] مي گويند: اين [قرآن] جز افسانه هاي پيشينيان نيست. (25)
وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ ۖ وَإِنْ يُهْلِكُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ (26)
و آنان ديگران را [از توجه به قرآن] بازمي دارند و خود نيز از آن دور مي شوند، اينان جز خود را به هلاکت نمي اندازند، و [اين خطر را] درک نمي کنند. (26)
وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (27)
اگر هنگامي که آنان را بر آتش [دوزخ] نگه داشته اند ببيني [حالتي ذلت بار و وضعي هول انگيز مي بيني] مي گويند: اي کاش به دنيا بازگردانده مي شديم، و در آنجا آيات پروردگارمان را تکذيب نمي کرديم، و از مؤمنان مي شديم. (27)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 130صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی