| سوره 41 | سوره مبارکه فصلت | صفحه 477 |  
  | 
| بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
 | 
| به نام خداوند بخشنده مهربان
 | 
| حم (1) | 
| حاء، ميم. (1) | 
| تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ (2) | 
| وحى [نامه]اى است از جانب [خداى] رحمتگر مهربان. (2) | 
| كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (3) | 
| کتابى است که آيات آن، به روشنى بيان شده. قرآنى است به زبان عربى براى مردمى که مىدانند. (3) | 
| بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ (4) | 
| بشارتگر و هشداردهنده است. و[لى] بيشتر آنان رويگردان شدند، در نتيجه [چيزى را] نمىشنوند. (4) | 
| وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ وَفِي آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِنْ بَيْنِنَا وَبَيْنِكَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ (5) | 
| و گفتند: «دلهاى ما از آنچه ما را به سوى آن مىخوانى سخت محجوب و مهجور است. و در گوشهاى ما سنگينى و ميان ما و تو پردهاى است؛ پس تو کار خود را بکن ما [هم] کار خود را مىکنيم.» (5) | 
| قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ ۗ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ (6) | 
| بگو: «من، بشرى چون شمايم، جز اينکه به من وحى مىشود که خداى شما خدايى يگانه است. پس مستقيماً به سوى او بشتابيد و از او آمرزش بخواهيد. و واى بر مشرکان.» (6) | 
| الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ (7) | 
| همان کسانى که زکات نمىدهند و آنان که به آخرت ناباورند. (7) | 
| إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ (8) | 
| کسانى که ايمان آورده و کارهاى شايسته کردهاند آنان را پاداشى بىپايان است. (8) | 
| ۞ قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ۚ ذَٰلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ (9) | 
| بگو: «آيا اين شماييد که واقعاً به آن کسى که زمين را در دو هنگام آفريد، کفر مىورزيد و براى او همتايانى قرار مىدهيد؟ اين است پروردگار جهانيان.» (9) | 
| وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ (10) | 
| و در [زمين]، از فراز آن [لنگرآسا] کوهها نهاد و در آن خير فراوان پديد آورد، و مواد خوراکى آن را در چهار روز اندازهگيرى کرد [که] براى خواهندگان، درست [و متناسب با نيازهايشان] است. (10) | 
| ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ (11) | 
| سپس آهنگ [آفرينش] آسمان کرد، و آن بخارى بود. پس به آن و به زمين فرمود: «خواه يا ناخواه بياييد.» آن دو گفتند: «فرمانپذير آمديم.» (11) | 
 | 
| (کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده) |