فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه المیزان

قرآن ترجمه المیزان

سوره 11

سوره مبارکه هود

صفحه 228
إِنْ نَقُولُ إِلَّا اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُوءٍ ۗ قَالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ (54)
جز اين نمى گوييم که برخى از معبودهاى ما به تو گزندى رسانده اند>. گفت: <همانامن خداوند را گواه مى گيرم و شما [نيز] گواه باشيد که من از آنچه شريک [خدا] قرار داده ايد تبرّى مى جويم ، (54)
مِنْ دُونِهِ ۖ فَكِيدُونِي جَمِيعًا ثُمَّ لَا تُنْظِرُونِ (55)
[از آنچه] که جز اوست. پس همگى عليه من مکر کنيد سپس مهلتم ندهيد. (55)
إِنِّي تَوَكَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّي وَرَبِّكُمْ ۚ مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آخِذٌ بِنَاصِيَتِهَا ۚ إِنَّ رَبِّي عَلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (56)
همانا من بر خداوند - که پروردگار من و پروردگار شماست - توکّل کرده ام. هيچ جنبنده اى نيست مگر اينکه او مهارش را گرفته است. به يقين پروردگار من بر راهى راست است. (56)
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ إِلَيْكُمْ ۚ وَيَسْتَخْلِفُ رَبِّي قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّونَهُ شَيْئًا ۚ إِنَّ رَبِّي عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ (57)
پس اگر روى برتافتيد ، [باکى نيست]; زيرا قطعاً به شما ابلاغ کردم آنچه را که به خاطر آن به سوى شما فرستاده شدم و پروردگارم قومى غير از شما ، جايگزين [شما] خواهد کرد و به او هيچ زيانى نمى رسانيد; چرا که پروردگارم بر هر چيز نگهبان است>. (57)
وَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نَجَّيْنَا هُودًا وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَنَجَّيْنَاهُمْ مِنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ (58)
و آن گاه که فرمان ما فرا رسيد. هود و کسانى را که ايمان آوردند و همراهش بودند به رحمتى از ناحيه خويش نجات داديم و از عذابى دشوار رهايشان ساختيم. (58)
وَتِلْكَ عَادٌ ۖ جَحَدُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَعَصَوْا رُسُلَهُ وَاتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ (59)
و اينان قوم عاد بودند که آيات پروردگارشان را انکار کردند و رسولانش را نافرمانى نمودند و از فرمان هر سرکش ستيزه گرى پيروى کردند. (59)
وَأُتْبِعُوا فِي هَٰذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ أَلَا إِنَّ عَادًا كَفَرُوا رَبَّهُمْ ۗ أَلَا بُعْدًا لِعَادٍ قَوْمِ هُودٍ (60)
و در اين دنيا با لعنتى بدرقه شدند و در روز قيامت [نيز چنين خواهد شد]. بدانيد قطعاً قوم عاد پروردگار خويش را انکار کردند. هان [از رحمت خدا ]دور باد عاد; قوم هود! (60)
۞ وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۚ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ ۖ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ ۚ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ (61)
و به سوى [قوم] ثمود برادرشان صالح را [فرستاديم]. گفت: <اى قوم من! خداوند را بپرستيد; زيرا جز خداوند هيچ معبودى نداريد. اوست که شما را از زمين ايجاد کرد و از شما خواست در زمين آبادانى کنيد. پس از او آمرزش بخواهيد. آن گاه به سوى او باز گرديد. همانا پروردگار من نزديک و اجابت کننده است>. (61)
قَالُوا يَا صَالِحُ قَدْ كُنْتَ فِينَا مَرْجُوًّا قَبْلَ هَٰذَا ۖ أَتَنْهَانَا أَنْ نَعْبُدَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا وَإِنَّنَا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ مُرِيبٍ (62)
گفتند: <اى صالح! پيش از اين در ميان ما مورد اميد بودى ، آيا بازمى دارى ما را از اينکه پرستش کنيم آنچه را پدرانمان مى پرستند؟ و ما واقعاً درباره چيزى که بدان دعوتمان مى کنى در شکّى هستيم که مايه بدگمانى [به تو] شده است>. (62)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 228صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی