فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه الهی قمشه ای

قرآن ترجمه الهی قمشه ای

سوره 7

سوره مبارکه الاعراف

صفحه 169
وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَىٰ إِلَىٰ قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِنْ بَعْدِي ۖ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ ۖ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ ۚ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (150)
و چون موسى خشمگين و اندوهناک به سوى قوم خود بازگشت به آنان گفت : پس از رفتنم مرا بد جانشينى کرديد . آيا مى خواستيد کار پروردگارتان ( فرو فرستادن تورات ) پيش از زمانش تحقق يابد ؟ آن گاه صحيفه هاى تورات را افکند و سر برادرش هارون را با چنگ زدن به موهايش گرفت و او را به سوى خود مى کشيد . هارون گفت : اى پسر مادرم ، اين قوم مرا به ناتوانى کشاندند و نزديک بود مرا به خاطر مخالفت با گوساله پرستى بکشند . پس دشمنان را با نکوهش من شادمان مساز ، و مرا در مخالفت با خود همراه اين ستمکاران مشمار . (150)
قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ ۖ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ (151)
موسى برادرش را معذور دانست و گفت : پروردگارا ، من و برادرم را ببخشاى و ما را به رحمت خويش درآور که تو مهربانترين مهربانانى . (151)
إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ (152)
به يقين ، کسانى که تنديس گوساله را به خدايى گرفتند ، به زودى خشمى شديد از جانب پروردگارشان و ذلّتى فراگير در زندگى دنيا به آنان خواهد رسيد . و ما کسانى را که به خدا دروغ مى بندند اين گونه کيفر مى دهيم . (152)
وَالَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئَاتِ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِهَا وَآمَنُوا إِنَّ رَبَّكَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيمٌ (153)
و کسانى که کارهاى ناروا کردند ، سپس بعد از آن توبه نمودند و ايمان آوردند ، قطعاً پروردگارت پس از توبه آنان آمرزنده گناهانشان است و بر آنان رحمت مى آورد . (153)
وَلَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ ۖ وَفِي نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ (154)
و آن گاه که خشم موسى فرو نشست ، صحيفه هاى تورات را برگرفت ، و در نوشته آنها رهنمود و رحمتى است براى کسانى که از پروردگارشان بيم دارند . (154)
وَاخْتَارَ مُوسَىٰ قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقَاتِنَا ۖ فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَإِيَّايَ ۖ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنَّا ۖ إِنْ هِيَ إِلَّا فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَنْ تَشَاءُ وَتَهْدِي مَنْ تَشَاءُ ۖ أَنْتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا ۖ وَأَنْتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ (155)
و موسى از ميان قومش هفتاد مرد را برگزيد تا همراه او در آن زمانى که با او وعده نهاده بوديم ، به کوه طور آيند . آنان با درخواست رؤيت خدا مرتکب ستمى بزرگ شدند و به سزاى آن زمين لرزه اى برخاسته از صاعقه آسمانى آنان را بلرزاند و هلاکشان کرد . هنگامى که لرزش آنان را فراگرفت . موسى گفت : پروردگارا ، اگر مى خواستى ، آنان را پيش تر به هلاکت مى رساندى و نيز مرا . آيا ما را به کارى که بى خردانمان کرده اند نابود مى کنى ؟ اين جز آزمون تو نيست که هر که را بخواهى به وسيله آن گمراه و هر که را بخواهى هدايت مى کنى . تويى سرپرست ما ، پس ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور و تويى بهترين آمرزندگان . (155)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 169صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی