فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> شیخ محمود شبستری - صفحه 4
صفحه1234


مرا گفتی بگو چبود تفکر


شیخ محمود شبستری - صفحه 4
مرا گفتی بگو چبود تفکر کز این معنی بماندم در تحیر
تفکر رفتن از باطل سوی حق به جزو اندر بدیدن کل مطلق
حکیمان کاندر این کردند تصنیف چنین گفتند در هنگام تعریف
که چون حاصل شود در دل تصور نخستین نام وی باشد تذکر
وز او چون بگذری هنگام فکرت بود نام وی اندر عرف عبرت
تصور کان بود بهر تدبر به نزد اهل عقل آمد تفکر
ز ترتیب تصورهای معلوم شود تصدیق نامفهوم مفهوم
مقدم چون پدر تالی چو مادر نتیجه هست فرزند، ای برادر
ولی ترتیب مذکور از چه و چون بود محتاج استعمال قانون
دگرباره در آن گر نیست تایید هر آیینه که باشد محض تقلید
ره دور و دراز است آن رها کن چو موسی یک زمان ترک عصا کن
درآ در وادی ایمن زمانی شنو «انی انا الله» بی‌گمانی
محقق را که وحدت در شهود است نخستین نظره بر نور وجود است
دلی کز معرفت نور و صفا دید ز هر چیزی که دید اول خدا دید
بود فکر نکو را شرط تجرید پس آنگه لمعه‌ای از برق تایید
هر آنکس را که ایزد راه ننمود ز استعمال منطق هیچ نگشود
حکیم فلسفی چون هست حیران نمی‌بیند ز اشیا غیر امکان
از امکان می‌کند اثبات واجب از این حیران شد اندر ذات واجب
گهی از دور دارد سیر معکوس گهی اندر تسلسل گشته محبوس
چو عقلش کرد در هستی توغل فرو پیچید پایش در تسلسل
ظهور جمله‌ی اشیا به ضد است ولی حق را نه مانند و نه ند است
چو نبود ذات حق را ضد و همتا ندانم تا چگونه دانی او را
ندارد ممکن از واجب نمونه چگونه دانیش آخر چگونه؟
زهی نادان که او خورشید تابان به نور شمع جوید در بیابان
شیخ محمود شبستری (2017/01/27-02:00)



اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)


386
زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی