فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه المیزان

قرآن ترجمه المیزان

سوره 55

سوره مبارکه الرحمن

صفحه 532
رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ (17)
خداوندگار دو مشرق و خداوندگار دو مغرب است. (17)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (18)
پس کدام يک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مى کنيد؟ (18)
مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ (19)
دو دريا[ى شور و شيرين] را که باهم برخورد دارند، روان ساخت. (19)
بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ (20)
ميان آن دو، حائلى است که [به يکديگر] تجاوز نمى کنند. (20)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (21)
پس کدام يک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مى کنيد؟ (21)
يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ (22)
از آن دو [دريا] مرواريد و مرجان بيرون مى آيد. (22)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (23)
پس کدام يک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مى کنيد؟ (23)
وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنْشَآتُ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ (24)
و از او است کشتى هاى بادبان برافراشته همچون کوه ها که در دريا روان اند. (24)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (25)
پس کدام يک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مى کنيد؟ (25)
كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ (26)
هر که بر روى زمين است، فانى شدنى است. (26)
وَيَبْقَىٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ (27)
و ذات صاحب جلال و ارجمندى پروردگارت باقى مى ماند. (27)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (28)
پس کدام يک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مى کنيد؟ (28)
يَسْأَلُهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (29)
هر که در آسمان ها و زمين است، از او درخواست [حاجت] مى کند، هر زمانى او در کارى است. (29)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (30)
پس کدام يک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مى کنيد؟ (30)
سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلَانِ (31)
اى جنّ و انس! به زودى به [حساب ]شما خواهيم پرداخت. (31)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (32)
پس کدام يک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مى کنيد؟ (32)
يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا ۚ لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ (33)
اى جماعت جنّ و انس! اگر مى توانيد از اطراف آسمان ها و زمين نفوذ کنيد [و از مُلکِ من بگريزيد ]پس نفوذ کنيد; [ولى ]نمى توانيد نفوذ کنيد مگر با قدرتى [بزرگ که نداريد]. (33)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (34)
پس کدام يک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مى کنيد؟ (34)
يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِنْ نَارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنْتَصِرَانِ (35)
[آن روز] زبانه اى از آتش سهمگين و دودى خفه کننده بر شما فرستاده مى شود که از خود دفاع نتوانيد کرد. (35)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (36)
پس کدام يک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مى کنيد؟ (36)
فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَكَانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهَانِ (37)
پس وقتى که آسمان بشکافد و گلى رنگ و چون روغن زيتون [روان] گردد. (37)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (38)
پس کدام يک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مى کنيد؟ (38)
فَيَوْمَئِذٍ لَا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ (39)
پس در آن روز هيچ انس و جنّى از گناهش سؤال نمى شود. (39)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ (40)
پس کدام يک از نعمت هاى پروردگارتان را انکار مى کنيد؟ (40)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 532صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی