فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> مولانا - صفحه 51


کعبه جان ها تويي، گرد تو آرم طواف


مولانا - صفحه 51
کعبه جان ها تويي، گرد تو آرم طواف جغد نيم بر خراب، هيچ ندارم طواف
پيشه ندارم جز اين، کار ندارم جز اين چون فلکم روز و شب، پيشه و کارم طواف
بهتر از اين يار کيست، خوشتر از اين کار چيست پيش بت من سجود، گرد نگارم طواف
رخت کشيدم به حج تا کنم آن جا قرار برد عرب رخت من برد قرارم طواف
تشنه چه بيند به خواب چشمه و حوض و سبو تشنه وصل توام کي بگذارم طواف
چونک برآرم سجود بازرهم از وجود کعبه شفيعم شود چونک گزارم طواف
حاجي عاقل طواف، چند کند؟ هفت بار حاجي ديوانه ام، من نشمارم طواف
گفتم گل را که خار کيست ز پيشش بران گفت بسي کرد او گرد عذارم طواف
گفت به آتش هوا دود نه درخورد توست گفت بهل تا کند گرد شرارم طواف
عشق مرا مي ستود کو همه شب همچو ماه بر سر و رو مي کند گرد غبارم طواف
همچو فلک مي کند بر سر خاکم سجود همچو قدح مي کند گرد خمارم طواف
خواجه عجب نيست اينک من بدوم پيش صيد طرفه که بر گرد من کرد شکارم طواف
چار طبيعت چو چار گردن حمال دان همچو جنازه مبا بر سر چارم طواف
هست اثرهاي يار در دمن اين ديار ور نه نبودي بر اين تيره ديارم طواف
عاشق مات ويم تا ببرد رخت من ور نه نبودي چنين گرد قمارم طواف
سرو بلندم که من سبز و خوشم در خزان ني چو حشيشم بود گرد بهارم طواف
از سپه رشک ما تير قضا مي رسد تا نکني بي سپر گرد حصارم طواف
خشت وجود مرا، خرد کن اي غم چو گرد تا که کنم همچو گرد، گرد سوارم طواف
بس کن و چون ماهيان باش خموش اندر آب تا نه چو تابه شود بر سر نارم طواف
مولانا (2017/08/12-11:00)



اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)


507
زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی