سوره 62 | سوره مبارکه الجمعة | صفحه 553 |
|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
|
به نام خداوند بخشنده مهربان
|
يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ (1) |
هر چه در آسمانها و زمين است همه به تسبيح و ستايش خدا که پادشاهي منزّه و پاک و مقتدر و حکيم است مشغولند. (1) |
هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ (2) |
اوست خدايي که ميان عرب امّي (يعني قومي که خواندن و نوشتن نميدانستند) پيغمبري بزرگوار از همان مردم برانگيخت که بر آنان آيات وحي خدا تلاوت ميکند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک ميسازد و شريعت و احکام کتاب سماوي و حکمت الهي ميآموزد و همانا پيش از اين همه در ورطه جهالت و گمراهي آشکار بودند. (2) |
وَآخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (3) |
و نيز قوم ديگري از آنان را (که به روايت از پيغمبر مراد عجمند) که هنوز به عرب (در اسلام) ملحق نشدهاند هدايت فرمايد که او خداي مقتدر و همه کارش به حکمت و مصلحت است. (3) |
ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ (4) |
اين (رسالت و نزول قرآن) فضل و کرامت خداست که به هر که بخواهد ميدهد و خدا را فضل و رحمت نامنتهاست. (4) |
مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا ۚ بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (5) |
وصف حال آنان که علم تورات بر آنان نهاده شد (و بدان مکلف شدند) ولي آن را حمل نکردند (و خلاف آن عمل نمودند) در مثل به حماري ماند که بار کتابها بر پشت کشد (و از آن هيچ نفهمد و بهره نبرد)، آري مثل قومي که حالشان اين است که آيات خدا را تکذيب کردند بسيار بد است و خدا هرگز ستمکاران را (به راه سعادت) رهبري نخواهد کرد. (5) |
قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (6) |
بگو: اي جماعت يهود، اگر پنداريد که شما به حقيقت دوستداران خداييد نه مردم ديگر، پس تمنّاي مرگ کنيد اگر راست ميگوييد. (6) |
وَلَا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ۚ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ (7) |
و حال آنکه در اثر آن کردار بد که به دست خود (براي آخرت خويش) پيش فرستادهاند ابدا آرزوي مرگ نخواهند کرد (بلکه از مرگ سخت ترسان و هراسانند) و خدا به (کردار) ستمکاران داناست. (7) |
قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ ۖ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (8) |
بگو: عاقبت مرگي که از آن ميگريزيد شما را البته ملاقات خواهد کرد و پس از مرگ به سوي خدايي که داناي پيدا و پنهان است بازگردانيده ميشويد و او شما را به آنچه ميکردهايد آگاه ميسازد. (8) |
|
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده) |