فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه مکارم شیرازی

قرآن ترجمه مکارم شیرازی

سوره 5

سوره مبارکه المائدة

صفحه 127
قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِنْكَ ۖ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (114)
عيسي بن مريم عرض کرد: (خداوندا! پروردگارا! از آسمان مائدهاي بر ما بفرست! تا براي اول و آخر ما، عيدي باشد، و نشانه اي از تو، و به ما روزي ده! تو بهترين روزي دهندگاني!) (114)
قَالَ اللَّهُ إِنِّي مُنَزِّلُهَا عَلَيْكُمْ ۖ فَمَنْ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَا أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ (115)
خداوند (دعاي او را مستجاب کرد، و) فرمود: (من آن را بر شما نازل ميکنم، ولي هر کس از شما بعد از آن کافر گردد (و راه انکار پويد)، او را مجازاتي ميکنم که احدي از جهانيان را چنان مجازات نکرده باشم!) (115)
وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَٰهَيْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ ۖ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ ۚ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ ۚ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ ۚ إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ (116)
و آنگاه که خداوند به عيسي بن مريم ميگويد: (آيا تو به مردم گفتي که من و مادرم را بعنوان دو معبود غير از خدا انتخاب کنيد؟!)، او ميگويد: (منزهي تو! من حق ندارم آنچه را که شايسته من نيست، بگويم! اگر چنين سخني را گفته باشم، تو ميداني! تو از آنچه در روح و جان من است، آگاهي، و من از آنچه در ذات (پاک) توست، آگاه نيستم! بيقين تو از تمام اسرار و پنهانيها باخبري. (116)
مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ ۚ وَكُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَا دُمْتُ فِيهِمْ ۖ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ ۚ وَأَنْتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (117)
من، جز آنچه مرا به آن فرمان دادي، چيزي به آنها نگفتم، (به آنها گفتم:) خداوندي را بپرستيد که پروردگار من و پروردگار شماست! و تا زماني که در ميان آنها بودم، مراقب و گواهشان بودم، ولي هنگامي که مرا از ميانشان برگرفتي، تو خود مراقب آنها بودي، و تو بر هر چيز، گواهي! (117)
إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ ۖ وَإِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (118)
(با اين حال،) اگر آنها را مجازات کني، بندگان تواند. (و قادر به فرار از مجازات تو نيستند)، و اگر آنان را ببخشي، توانا و حکيمي! (نه کيفر تو نشانه بيحکمتي است، و نه بخشش تو نشانه ضعف!)) (118)
قَالَ اللَّهُ هَٰذَا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ ۚ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۚ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ۚ ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (119)
خداوند ميگويد: (امروز، روزي است که راستي راستگويان، به آنها سود ميبخشد، براي آنها باغهايي از بهشت است که نهرها از زير (درختان) آن ميگذرد، و تا ابد، جاودانه در آن ميمانند، هم خداوند از آنها خشنود است، و هم آنها از خدا خشنودند، اين، رستگاري بزرگ است!) (119)
لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا فِيهِنَّ ۚ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (120)
حکومت آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست، از آن خداست، و او بر هر چيزي تواناست. (120)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 127صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی