فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه فولادوند

قرآن ترجمه فولادوند

سوره 15

سوره مبارکه الحجر

صفحه 266
قَالَ هَٰؤُلَاءِ بَنَاتِي إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ (71)
لوط به قوم خود گفت: من اين دخترانم را به نکاح شما مي‌دهم تا اگر خيال عملي داريد انجام دهيد. (71)
لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ (72)
(اي محمد) به جان تو قسم که اين مردم دنيا هميشه مست شهوات نفساني و به حيرت و غفلت و گمراهي خواهند بود. (72)
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ (73)
باري، قوم لوط هنگام طلوع آفتاب به صيحه آسماني همه هلاک شدند. (73)
فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِنْ سِجِّيلٍ (74)
و شهر و ديار آنها را زير و زبر ساخته و آن قوم را سنگباران عذاب کرديم. (74)
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ (75)
و در اين عذاب هوشمندان را عبرت و بصيرت بسيار است. (75)
وَإِنَّهَا لَبِسَبِيلٍ مُقِيمٍ (76)
و اين ويرانه اکنون بر سر راهي است بر قرار. (76)
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ (77)
همانا در اين عقوبت بدکاران عالم، اهل ايمان را آيت و عبرتي است. (77)
وَإِنْ كَانَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ لَظَالِمِينَ (78)
و اهل شهر ايکه (قوم شعيب) هم بسيار مردم ستمکاري بودند. (78)
فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِينٍ (79)
آنها را نيز به کيفر رسانيديم، و اين هر دو شهر (يعني شهر سدوم و ايکه يا مدين که ديار قوم لوط و شعيب بود، براي اهل اعتبار) بر رهگذري آشکار قرار دارند. (79)
وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ (80)
و اصحاب حجر (قوم صالح) هم رسولان را به کلي تکذيب کردند. (80)
وَآتَيْنَاهُمْ آيَاتِنَا فَكَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ (81)
و از آياتي که ما بر آنان فرستاديم رو گردانيدند. (81)
وَكَانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا آمِنِينَ (82)
و در کوهها منزل مي‌ساختند تا از خطر ايمن باشند. (82)
فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ (83)
پس صبحگاهي صيحه عذاب (قهر ما) همه آنها را نابود کرد. (83)
فَمَا أَغْنَىٰ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ (84)
و به فراز کوه با همه ذخائر و ثروت از هلاک ايمن نگرديدند. (84)
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ ۗ وَإِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ ۖ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ (85)
و ما آسمانها و زمين و هر چه را که در بين آنهاست جز به حق (و براي مقصودي صحيح و حکمتي بزرگ) خلق نکرده‌ايم، و البته ساعت قيامت (که غرض و مقصود اصلي خلقت شماست) خواهد آمد، اکنون تو (اي رسول ما، از اين منکران) نيکو در گذر (يعني با خلق خوش آنها را به حق دعوت کن و اگر نپذيرند دلتنگ مباش). (85)
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ (86)
محققا پروردگار تو آفريننده دانايي است (که بي‌مقصود خلق را نيافريده، البته هر کسي به نتيجه عملش خواهد رسيد). (86)
وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ (87)
(اي محمد) همانا هفت آيت با ثنا (و دعا که قسمت بين خدا و عبد شده و در هر نماز دو بار خوانده مي‌شود، يعني سوره حمد) و اين قرآن با عظمت را بر تو فرستاديم. (87)
لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ (88)
توبه اين ناقابل متاع دنيوي که به طايفه‌اي از مردم کافر داديم البته چشم مدوز و بر اينان اندوه مخور و اهل ايمان را زير پر و بال خود گير (و با کمال حسن خلق بپروران). (88)
وَقُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ (89)
و بگو: من همان رسولم که براي اندرز و ترسانيدن (خلق از عذاب قهر خدا) با دليلي روشن آمده‌ام. (89)
كَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ (90)
آن گونه عذابي که بر کساني که آيات خدا را قسمت کردند (يعني يهود و نصاري) نازل نموديم. (90)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 266صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی