فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه راهنما

قرآن ترجمه راهنما

سوره 68

سوره مبارکه القلم

صفحه 566
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ۖ وَقَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ (43)
ديدگانشان از شرم و حيا، فرو افتاده، خواري و ذلت آنان را فرا گيرد و اينان [در دنيا] به سجده [بر خدا] دعوت مي شدند در حالي که تندرست بودند [ولي از فرمان خدا متکبرانه روي مي گرداندند.] (43)
فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَٰذَا الْحَدِيثِ ۖ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ (44)
پس مرا با کساني که اين قرآن را انکار مي کنند واگذار، به زودي ما آنان را به تدريج از آن جا که نمي دانند [به سوي عذاب] مي کشانيم؛ (44)
وَأُمْلِي لَهُمْ ۚ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ (45)
و [البته] آنان را مهلت مي دهيم [تا گناهشان را در حال بي خبري به نهايت برسانند]، بي ترديد نقشه و تدبير من استوار است. (45)
أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ (46)
[اينکه دعوتت را نمي پذيرند] مگر از آنان در برابر ابلاغ رسالت پاداشي مي طلبي که از خسارت و زيانش سنگين بارند؟ (46)
أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ (47)
يا غيب نزد آنان است و آنان از روي آن] مي نويسند [و خود با تکيه بر آن به ادعاهاي خود يقين مي کنند و به ديگران هم خبر مي دهند؟ (47)
فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَىٰ وَهُوَ مَكْظُومٌ (48)
پس در برابر حکم و قضاي پروردگارت [که هلاک کردن تدريجي اين طاغيان است] شکيبا باش و مانند صاحب ماهي [يونس] مباش [که شتاب در آمدن عذاب را براي قومش خواست و به اين علت در شکم ماهي محبوس شد] و در آن حال با دلي مالامال از اندوه، خدا را ندا داد. (48)
لَوْلَا أَنْ تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ (49)
اگر رحمت و لطفي از سوي پروردگارش او را در نيافته بود، يقيناً نکوهش شده به صحرايي بي آب و گياه افکنده مي شد. (49)
فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ (50)
پس پروردگارش او را برگزيد و از شايستگان قرار داد (50)
وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ (51)
و کافران چون قرآن را شنيدند، نزديک بود تو را با چشمانشان بلغزانند [و از پاي درآورند] و مي گويند: بي ترديد او ديوانه است! (51)
وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ (52)
در حالي که قرآن جز مايه تذکر و پند براي جهانيان نيست. (52)
سوره 69

سوره مبارکه الحاقة

 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
الْحَاقَّةُ (1)
آن روز ثابت و حق [که وقوعش حتمي و ترديدناپذير است،] (1)
مَا الْحَاقَّةُ (2)
آن روز ثابت و حق چيست؟ (2)
وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحَاقَّةُ (3)
و تو چه مي داني که آن روز ثابت و حق چيست؟ (3)
كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ (4)
[قوم] ثمود و عاد آن روز کوبنده را انکار کردند؛ (4)
فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ (5)
اما قوم ثمود با عذابي سرکش هلاک شدند، (5)
وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ (6)
و اما قوم عاد با تندبادي بسيار سرد و طغيان گر نابود شدند، (6)
سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَىٰ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ (7)
که خدا آن را هفت شب و هشت روز پي در پي بر آنان مسلط کرد و [اگر آنجا بودي] مي ديدي که آنان مانند تنه هاي پوسيده و پوک درختان خرما روي زمين افتاده [و هلاک شده اند.] (7)
فَهَلْ تَرَىٰ لَهُمْ مِنْ بَاقِيَةٍ (8)
آيا از آنان هيچ باقي مانده اي مي بيني؟ (8)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 566صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی