فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه الهی قمشه ای

قرآن ترجمه الهی قمشه ای

سوره 20

سوره مبارکه طه

صفحه 314
إِذْ أَوْحَيْنَا إِلَىٰ أُمِّكَ مَا يُوحَىٰ (38)
آن گاه که به مادرت آنچه را که بايد الهام شود الهام کرديم ، (38)
أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِي وَعَدُوٌّ لَهُ ۚ وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَلِتُصْنَعَ عَلَىٰ عَيْنِي (39)
که فرزندت را در صندوق بگذار و آن را به دريا ( رود نيل ) بيفکن و چنين مقرر کرده ايم که دريا بايد او را به ساحل افکند آن گاه فرعون که دشمن من و دشمن اوست وى را از کرانه دريا برمى گيرد . اى موسى ، باز هم نعمتى بزرگ به تو ارزانى داشتم ، آن گاه که محبّتى از خودم بر تو افکندم تا مجذوب تو گردند و زير نظر من به تو احسان شود . (39)
إِذْ تَمْشِي أُخْتُكَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَىٰ مَنْ يَكْفُلُهُ ۖ فَرَجَعْنَاكَ إِلَىٰ أُمِّكَ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ ۚ وَقَتَلْتَ نَفْسًا فَنَجَّيْنَاكَ مِنَ الْغَمِّ وَفَتَنَّاكَ فُتُونًا ۚ فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْيَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَىٰ قَدَرٍ يَا مُوسَىٰ (40)
آن گاه که خواهرت مى رفت تا از تو خبر گيرد . متوجّه شد که فرعونيان مى خواهند براى تو دايه اى انتخاب کنند . به آنان گفت : آيا شما را به کسى که سرپرستى او را برعهده گيرد راهنمايى کنم ؟ بدين ترتيب تو را به مادرت باز گردانديم تا چشمش روشن گردد و اندوه نخورد . علاوه بر اين ، در مرحله ديگر نيز نعمتى بزرگ به تو ارزانى داشتيم ، آن گاه که کسى از قِبْطيان را کشتى و بيم آن داشتى که تو را قصاص کنند; پس تو را از اندوه آن نجات بخشيديم و همواره تو را آزموديم ، پس چندين سال در ميان مردم مدين ماندى ، تا اين که ـ اى موسى ـ با مقدار فراوانى از علم و عمل که براى خود فراهم آوردى ، آمدى . (40)
وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي (41)
و باز هم نعمتى بزرگ ارزانى ات کرديم آن گاه که تو را براى خودم خالص گردانيدم . (41)
اذْهَبْ أَنْتَ وَأَخُوكَ بِآيَاتِي وَلَا تَنِيَا فِي ذِكْرِي (42)
تو و برادرت با معجزه ها و نشانه هاى من روانه شويد و در ياد کردن من و فراخواندن مردم به توحيد سستى مکنيد . (42)
اذْهَبَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَىٰ (43)
به سوى فرعون برويد که او سرکشى کرده است . (43)
فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ (44)
و با او به نرمى سخن بگوييد ، شايد بر اثر يادآورىِ شما حقيقت را دريابد و ايمان بياورد ، يا بترسد و به حق نزديک شود . (44)
قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَنْ يَفْرُطَ عَلَيْنَا أَوْ أَنْ يَطْغَىٰ (45)
گفتند : پروردگارا ، مى ترسيم او بر ما سبقت گيرد و پيش از آن که پيام تو را ابلاغ کنيم ما را کيفر کند يا سر به طغيان بردارد و بيش از پيش بر بنى اسرائيل ستم کند و بر تو آشفته گويد . (45)
قَالَ لَا تَخَافَا ۖ إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَىٰ (46)
خداوند در پاسخ آن دو گفت : نترسيد ، حتماً من با شما هستم ، آنچه گفته شود مى شنوم و آنچه انجام گيرد مى بينم . (46)
فَأْتِيَاهُ فَقُولَا إِنَّا رَسُولَا رَبِّكَ فَأَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَا تُعَذِّبْهُمْ ۖ قَدْ جِئْنَاكَ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَالسَّلَامُ عَلَىٰ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَىٰ (47)
پس بى هيچ هراسى نزد او برويد و بگوييد : ما فرستادگان پروردگار تو هستيم ، رسالت ما را بپذير و به پروردگارت ايمان بياور و بنى اسرائيل را آزاد کن تا با من رهسپار شوند و آنان را شکنجه مکن ، ما براى تو از جانب پروردگارت نشانه اى روشن بر حقّانيت رسالت خويش آورده ايم ، و عافيت و سلامت بر کسى باد که از پى هدايت رفته و راه درست پيموده است . (47)
إِنَّا قَدْ أُوحِيَ إِلَيْنَا أَنَّ الْعَذَابَ عَلَىٰ مَنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ (48)
زيرا به ما وحى شده است که عذاب بر کسى است که آيات خدا را دروغ انگاشت و از آنها روى برتافت . (48)
قَالَ فَمَنْ رَبُّكُمَا يَا مُوسَىٰ (49)
موسى و هارون پيام خدا را به فرعون ابلاغ کردند . فرعون گفت : اى موسى ، پروردگار شما دو تن کيست ؟ (49)
قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ (50)
موسى گفت : پروردگار ما همان کسى است که هستىِ درخورِ هر چيزى را به آن داده ، سپس آن را به راه کمال هدايت کرده است . (50)
قَالَ فَمَا بَالُ الْقُرُونِ الْأُولَىٰ (51)
فرعون گفت : پس حال مردمان نخستين چگونه است و آنها چگونه سزا داده مى شوند ، در حالى که نه از خودشان و نه از کارهايشان کسى آگاه نيست ؟ (51)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 314صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی