فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه الهی قمشه ای

قرآن ترجمه الهی قمشه ای

سوره 7

سوره مبارکه الاعراف

صفحه 175
قُلْ لَا أَمْلِكُ لِنَفْسِي نَفْعًا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۚ وَلَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ ۚ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ وَبَشِيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (188)
اى پيامبر ، بگو : من براى خود مالک هيچ سودى نيستم تا آن را به سوى خود جلب کنم و مالک هيچ زيانى نيز نيستم تا آن را از خود بازدارم ، مگر آنچه خدا براى من بخواهد . و اگر غيب مى دانستم ، خير و نيکى بسيارى براى خود گرد مى آوردم و بدى به من نمى رسيد . من جز هشداردهنده و نويدرسان نيستم . (188)
۞ هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا ۖ فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلًا خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ ۖ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ (189)
خداست آن که شما را از يک تن آفريد و همسرش را از نوع او قرار داد تا در کنارش بيارامد ; پس چون با وى درآميخت ، همسرش به نطفه او که بارى سبک بود باردار شد و مدتى را با آن سپرى کرد تا آن که جنينى سنگين شد ، و چون بدان گرانبار گشت ، هر دو تن ( پدر و مادر ) خداوند ، پروردگارشان را خواندند و با او چنين پيمان بستند که اگر فرزندى سالم و درخورِ بقا به ما عطا کنى قطعاً از سپاسگزاران تو خواهيم بود . (189)
فَلَمَّا آتَاهُمَا صَالِحًا جَعَلَا لَهُ شُرَكَاءَ فِيمَا آتَاهُمَا ۚ فَتَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ (190)
پس هنگامى که به آن دو فرزندى شايسته عطا کرد ، براى خدا در آنچه به آنان داده بود شريکانى قرار دادند ، پس خداوند برتر از آن است که آدميان به او شرک ورزند . (190)
أَيُشْرِكُونَ مَا لَا يَخْلُقُ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ (191)
آيا بت هايى را شريک خدا قرار مى دهند که چيزى نمى آفرينند و خودشان آفريده مى شوند ( پديدآورنده اى دارند ) ؟ (191)
وَلَا يَسْتَطِيعُونَ لَهُمْ نَصْرًا وَلَا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ (192)
و نه بر يارى پرستشگران خود توانايى دارند و نه مى توانند خويشتن را يارى کنند . (192)
وَإِنْ تَدْعُوهُمْ إِلَى الْهُدَىٰ لَا يَتَّبِعُوكُمْ ۚ سَوَاءٌ عَلَيْكُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صَامِتُونَ (193)
و اگر آنها را به راه راست فراخوانيد از شما پيروى نمى کنند . براى شما يکسان است ، چه آنها را براى نيازهاى خود بخوانيد يا خاموش باشيد . (193)
إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُكُمْ ۖ فَادْعُوهُمْ فَلْيَسْتَجِيبُوا لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (194)
کسانى را که به جاى خدا مى خوانيد بندگانى مانند خود شما هستند ; پس آنها را بخوانيد و خواسته هاى خود را از آنها بخواهيد ، اگر راست مى گوييد که بر انجام کارهايى توانايند بايد پاسخ شما را بدهند و خواسته شما را اجابت کنند . (194)
أَلَهُمْ أَرْجُلٌ يَمْشُونَ بِهَا ۖ أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِهَا ۖ أَمْ لَهُمْ أَعْيُنٌ يُبْصِرُونَ بِهَا ۖ أَمْ لَهُمْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا ۗ قُلِ ادْعُوا شُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ كِيدُونِ فَلَا تُنْظِرُونِ (195)
آيا آنها پاهايى دارند که با آن راه روند ، يا دست هايى دارند که با آن بگيرند و بر چيزى تسلط يابند ، يا ديدگانى دارند که با آن بنگرند ، يا گوش هايى دارند که با آن بشنوند ؟ اى پيامبر ، به مشرکان بگو : معبودان خود را که شريک خدا مى پنداريد به يارى فراخوانيد آن گاه بر ضد من نيرنگ کنيد و مرا مهلت ندهيد . (195)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 175صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی