فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه مکارم شیرازی

قرآن ترجمه مکارم شیرازی

سوره 53

سوره مبارکه النجم

صفحه 526
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَىٰ (1)
سوگند به ستاره هنگامي که افول ميکند، (1)
مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَىٰ (2)
که هرگز دوست شما [= محمد (ص)] منحرف نشده و مقصد را گم نکرده است، (2)
وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ (3)
و هرگز از روي هواي نفس سخن نميگويد! (3)
إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ (4)
آنچه ميگويد چيزي جز وحي که بر او نازل شده نيست! (4)
عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَىٰ (5)
آن کس که قدرت عظيمي دارد [= جبرئيل امين] او را تعليم داده است، (5)
ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَىٰ (6)
همان کس که توانايي فوق العاده دارد، او سلطه يافت. (6)
وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَىٰ (7)
در حالي که در افق اعلي قرار داشت! (7)
ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّىٰ (8)
سپس نزديکتر و نزديکتر شد. (8)
فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَىٰ (9)
تا آنکه فاصله او (با پيامبر) به اندازه فاصله دو کمان يا کمتر بود، (9)
فَأَوْحَىٰ إِلَىٰ عَبْدِهِ مَا أَوْحَىٰ (10)
در اينجا خداوند آنچه را وحي کردني بود به بندهاش وحي نمود. (10)
مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَىٰ (11)
قلب (پاک او) در آنچه ديد هرگز دروغ نگفت. (11)
أَفَتُمَارُونَهُ عَلَىٰ مَا يَرَىٰ (12)
آيا با او درباره آنچه (با چشم خود) ديده مجادله ميکنيد؟! (12)
وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَىٰ (13)
و بار ديگر نيز او را مشاهده کرد، (13)
عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَىٰ (14)
نزد (سدره المنتهي)، (14)
عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَىٰ (15)
که (جنت الماوي) در آنجاست! (15)
إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَىٰ (16)
در آن هنگام که چيزي [= نور خيرهکنندهاي] سدره المنتهي را پوشانده بود، (16)
مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَىٰ (17)
چشم او هرگز منحرف نشد و طغيان نکرد (آنچه ديد واقعيت بود)! (17)
لَقَدْ رَأَىٰ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَىٰ (18)
او پارهاي از آيات و نشانه هاي بزرگ پروردگارش را ديد! (18)
أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّىٰ (19)
به من خبر دهيد آيا بتهاي (لات) و (عزي). (19)
وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَىٰ (20)
و (منات) که سومين آنهاست (دختران خدا هستند)؟! (20)
أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنْثَىٰ (21)
آيا سهم شما پسر است و سهم او دختر؟! (در حالي که بزعم شما دختران کم ارزشترند!) (21)
تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَىٰ (22)
در اين صورت اين تقسيمي ناعادلانه است! (22)
إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ ۚ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ ۖ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَىٰ (23)
اينها فقط نامهايي است که شما و پدرانتان بر آنها گذاشتهايد (نامهايي بيمحتوا و اسمهايي بي مسما)، و هرگز خداوند دليل و حجتي بر آن نازل نکرده، آنان فقط از گمانهاي بي اساس و هواي نفس پيروي ميکنند در حالي که هدايت از سوي پروردگارشان براي آنها آمده است! (23)
أَمْ لِلْإِنْسَانِ مَا تَمَنَّىٰ (24)
يا آنچه انسان تمنا دارد به آن ميرسد؟! (24)
فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَىٰ (25)
در حالي که آخرت و دنيا از آن خداست! (25)
۞ وَكَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَرْضَىٰ (26)
و چه بسيار فرشتگان آسمانها که شفاعت آنها سودي نميبخشد مگر پس از آنکه خدا براي هر کس بخواهد و راضي باشد اجازه (شفاعت) دهد! (26)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 526صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی