فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه فولادوند

قرآن ترجمه فولادوند

سوره 91

سوره مبارکه الشمس

صفحه 595
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا (1)
قسم به آفتاب و تابش آن (هنگام رفعتش). (1)
وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا (2)
و قسم به ماه آن گاه که در پي آفتاب تابان در آيد. (2)
وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا (3)
و قسم به روز هنگامي که جهان را روشن سازد. (3)
وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا (4)
و به شب وقتي که عالم را در پرده سياهي کشد. (4)
وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا (5)
و قسم به آسمان بلند و آن که اين کاخ رفيع را بنا کرد. (5)
وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا (6)
و به زمين و آن که آن را بگسترد. (6)
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا (7)
و قسم به نفس ناطقه انسان و آن که او را نيکو به حد کمال بيافريد. (7)
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا (8)
و به او شر و خير او را الهام کرد. (8)
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا (9)
(قسم به اين آيات الهي) که هر کس نفس ناطقه خود را از گناه و بدکاري پاک و منزه سازد به يقين (در دو عالم) رستگار خواهد بود. (9)
وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا (10)
و هر که او را (به کفر و گناه) پليد گرداند البته (در دو جهان) زيانکار خواهد گشت. (10)
كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا (11)
طايفه ثمود از غرور و سرکشي (پيغمبر خود صالح را) تکذيب کردند. (11)
إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا (12)
هنگامي که شقي‌ترينشان (قدار بن سالف) بر انگيخته شد (تا ناقه صالح را پي کند). (12)
فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْيَاهَا (13)
و رسول خدا (صالح) به آنها گفت: اين ناقه آيت خداست، از خدا بترسيد و آن را سيراب گردانيد. (13)
فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا (14)
آن قوم رسول را تکذيب و ناقه او را پي کردند، خدا هم آنان را به کيفر (ظلم و) گناهشان هلاک ساخت و شهرشان را با خاک يکسان نمود. (14)
وَلَا يَخَافُ عُقْبَاهَا (15)
و هيچ باک از هلاک آنها نمي‌داشت (يا آنها هيچ از عاقبت بدگناه خود نمي‌ترسيدند). (15)
سوره 92

سوره مبارکه الليل

 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَىٰ (1)
قسم به شب تار هنگامي که (جهان را در پرده سياه) بپوشاند. (1)
وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّىٰ (2)
و قسم به روز هنگامي که روشن و فروزان گردد. (2)
وَمَا خَلَقَ الذَّكَرَ وَالْأُنْثَىٰ (3)
و قسم به مخلوقات عالم که خدا همه را جفت نر و ماده بيافريد. (3)
إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّىٰ (4)
(قسم به اين آيات الهي) که سعي و کوشش شما مردم بسيار مختلف است (برخي بر صلاح و برخي بر فساد مي‌کوشيد). (4)
فَأَمَّا مَنْ أَعْطَىٰ وَاتَّقَىٰ (5)
اما هر کس عطا و احسان کرد و خدا ترس و پرهيزکار شد. (5)
وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ (6)
و به نيکويي (يعني به نعيم آخرت با هر خير و سعادت که در قرآن بيان شده) تصديق کرد. (6)
فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَىٰ (7)
ما هم البته کار او را (در دو عالم) سهل و آسان مي‌گردانيم. (7)
وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَىٰ (8)
اما هر کس بخل ورزيد و خود را (از لطف خدا) بي نياز دانست. (8)
وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَىٰ (9)
و نيکويي را تکذيب کرد. (9)
فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَىٰ (10)
پس به زودي کار او را (در دو عالم) دشوار مي‌کنيم. (10)
وَمَا يُغْنِي عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّىٰ (11)
و گاه عذاب و هلاکت داراييش وي را هيچ نجات نتواند داد. (11)
إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَىٰ (12)
و البته بر ماست که (خلق را) هدايت کنيم. (12)
وَإِنَّ لَنَا لَلْآخِرَةَ وَالْأُولَىٰ (13)
و ملک دنيا و آخرت از ماست (به هر که بخواهيم و صلاح دانيم مي‌بخشيم). (13)
فَأَنْذَرْتُكُمْ نَارًا تَلَظَّىٰ (14)
من شما را از آتش شعله‌ور دوزخ ترسانيدم و آگاه ساختم. (14)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 595صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی