فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه فولادوند

قرآن ترجمه فولادوند

سوره 66

سوره مبارکه التحريم

صفحه 560
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ ۖ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (1)
اي پيغمبر گرامي براي چه آن را که خدا بر تو حلال فرمود تو بر خود حرام مي‌کني تا زنانت را از خود خشنود سازي؟ در صورتي که خدا بسيار آمرزنده و مهربان است (بر هيچ کس خصوص بر تو رسول گراميش سخت نخواهد گرفت. در تفسير وارد است که روزي حَفْصه با اجازه رسول خدا صلّي اللّه عليه و آله و سلّم به خانه پدرش عمر رفت، پيغمبر با ماريه در حجره حَفْصه خلوت کرد. ناگه او رسيد و غوغا انگيخت که تو در حجره من با کنيزي خلوت کردي و آبروي مرا نزد زنانت بردي. حضرت براي خشنودي او فرمود: من ماريه را بر خود حرام کردم ولي اين سرّ نزد تو است با هيچ کس مگوي. او به فور عايشه را هم آگه ساخت، او هم با رسول راجع به ماريه گفتگو کرد. حضرت سوگند خورد که ماريه را ترک گويد. آن دو زن شاد شدند و اين آيه نازل گرديد). (1)
قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ ۚ وَاللَّهُ مَوْلَاكُمْ ۖ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ (2)
خدا مقرر کرد براي شما که سوگندهاي خود را (به کفّاره) بگشاييد، و خدا مولاي شما بندگان (و حکمش نافذ) است و هم او (به هر چيز عالم) دانا و به حکمت (تمام امور خلق) آگاه است. (2)
وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَىٰ بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ ۖ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هَٰذَا ۖ قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ (3)
وقتي پيغمبر با بعضي زنان خود (يعني با حفصه راجع به ماريه يا راجع به رياست ابوبکر و عمر) سخني به راز گفت و آن زن (چون خيانت کرده و ديگري يعني عايشه را) بر سرّ پيغمبر آگه ساخت و خدا به رسولش خبر داد او بر آن زن برخي را اظهار کرد و به رويش آورد و برخي را پرده‌داري نمود و اظهار نکرد؛ چون او را از افشاء آن سرّ آگاه ساخت آن زن گفت: رسولا، تو را که واقف ساخت (که من سرّ تو بر کسي فاش کرده‌ام)؟ رسول گفت: مرا خداي داناي آگاه خبر داد. (3)
إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا ۖ وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ ۖ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَٰلِكَ ظَهِيرٌ (4)
اينک اگر هر دو زن به درگاه خدا توبه کنيد (رواست که) البته دلهاي شما (خلاف رضاي پيغمبر) ميل کرده است، و اگر با هم بر آزار او اتفاق کنيد خدا يار و نگهبان اوست و جبريل امين و مردان صالح با ايمان (يعني علي عليه السّلام به روايت عامّه و خاصّه) و فرشتگان حق يار و مددکار اويند. (4)
عَسَىٰ رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَيْرًا مِنْكُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَيِّبَاتٍ وَأَبْكَارًا (5)
اميد است که اگر پيغمبر شما را طلاق داد خدا زناني بهتر از شما به جايتان با او همسر کند که همه با مقام تسليم و ايمان و خضوع اطاعت کنند و اهل توبه و عبادت باشند و رهسپار (طريق معرفت)، چه بکر چه غير بکر. (5)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ (6)
اي کساني که ايمان آورده‌ايد، خود را با خانواده خويش از آتش دوزخ نگاه داريد چنان آتشي که مردم (دل‌سخت کافر) و سنگ (خارا) آتش‌افروز اوست و بر آن دوزخ فرشتگاني بسيار درشت‌خو و دل‌سخت مأمورند که هرگز نافرماني خدا را (در اجراي قهر و غضب حق) نخواهند کرد و آنچه به آنها حکم شود انجام دهند. (6)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ ۖ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (7)
(به کافران گويند) اي کافران، امروز عذرخواهي مکنيد (که پذيرفته نيست) تنها آنچه (در دنيا) مي‌کرده‌ايد به آن مجازات مي‌شويد. (7)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 560صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی