فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه انصاریان

قرآن ترجمه انصاریان

سوره 100

سوره مبارکه العاديات

صفحه 600
وَحُصِّلَ مَا فِي الصُّدُورِ (10)
و آنچه در دلها نهان است آشکار شود، (10)
إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ يَوْمَئِذٍ لَخَبِيرٌ (11)
پروردگارشان در آن روز از حالشان آگاه است؟ (11)
سوره 101

سوره مبارکه القارعة

 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
الْقَارِعَةُ (1)
قارعه. (1)
مَا الْقَارِعَةُ (2)
چيست قارعه؟ (2)
وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْقَارِعَةُ (3)
و تو چه دانى که قارعه چيست؟ (3)
يَوْمَ يَكُونُ النَّاسُ كَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ (4)
روزى است که مردم چون پروانگان پراکنده باشند، (4)
وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ (5)
و کوه‌ها چون پشم‌زده شده. (5)
فَأَمَّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ (6)
اما هر که کفّه ترازويش سنگين باشد، (6)
فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ (7)
در يک زندگى پسنديده است. (7)
وَأَمَّا مَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ (8)
و اما هر که کفه ترازويش سبک باشد، (8)
فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ (9)
جايگاهش در هاويه است. (9)
وَمَا أَدْرَاكَ مَا هِيَهْ (10)
و تو چه دانى که هاويه چيست؟ (10)
نَارٌ حَامِيَةٌ (11)
آتشى است در نهايت گرمى. (11)
سوره 102

سوره مبارکه التكاثر

 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ (1)
به غفلت کشيد شما را نازشِ به بسيارى مال و فرزند، (1)
حَتَّىٰ زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ (2)
تا به گورها رسيديد. (2)
كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ (3)
حقا که به زودى خواهيد دانست. (3)
ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ (4)
باز هم حقا که به زودى خواهيد دانست. (4)
كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ (5)
حقا، اگر از روى يقين بدانيد، (5)
لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ (6)
البته جهنم را خواهيد ديد. (6)
ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ (7)
سپس به چشم يقينش خواهيد ديد، (7)
ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ (8)
که در آن روز شما را از نعمتهاى دنيوى بازخواست مى‌کنند. (8)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 600صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی