فرهنگ (هنر ، شعر ، ادبیات و ...) همه برای ترویج زیبایی ، دانایی و خوبی هستند

زیبایی و دانایی هر دو خوب هستند و خوب بودن برای همه ممکن است. خوب و شاد باشید

صفحه اصلی >> Cultural Part - بخش فرهنگي >> قرآن ترجمه الهی قمشه ای

قرآن ترجمه الهی قمشه ای

سوره 19

سوره مبارکه مريم

صفحه 311
أَفَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآيَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالًا وَوَلَدًا (77)
آيا ديدى آن کسى را که به آيات ما کفر ورزيد و گفت : قطعاً به علت کفر ورزيدنم مال و فرزند بسيار به من داده خواهد شد ؟ ! (77)
أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَٰنِ عَهْدًا (78)
آيا او بر غيب آگاهى يافته است که اين گونه سخن مى گويد ، يا در پيشگاه خداى رحمان بر اين سخنش پيمانى گرفته است ؟ ! (78)
كَلَّا ۚ سَنَكْتُبُ مَا يَقُولُ وَنَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذَابِ مَدًّا (79)
چنين نيست که برخوردارى از مال و فرزند در اثر کفر باشد; قطعاً ما آنچه را مى گويد محفوظ مى داريم و بر عذاب او آن گونه که بايد خواهيم افزود . (79)
وَنَرِثُهُ مَا يَقُولُ وَيَأْتِينَا فَرْدًا (80)
و سخنى را که مى گويد به ارث مى بريم و آن را نزد خود نگاه مى داريم تا او را در برابر آن مجازات کنيم ، و او تنها و بدون هيچ ياورى نزد ما خواهد آمد . (80)
وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا (81)
مشرکان به جاى خدا معبودانى را به پرستش گرفته اند تا براى آنان مايه عزّت باشند . (81)
كَلَّا ۚ سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا (82)
چنين نيست ، به زودى معبودانشان پرستش آنان را انکار مى کنند و با آنان به مخالفت برمى خيزند . (82)
أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّيَاطِينَ عَلَى الْكَافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا (83)
آيا نديده اى و ندانسته اى که ما شياطين را که از معبودان اهل شرک به شمار مى روند به سوى آنان گسيل کرده ايم که آنان را به شرّ و تباهى برمى انگيزند . با اين حال چگونه معبودانشان مايه عزّت آنان خواهند بود ؟ (83)
فَلَا تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ ۖ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا (84)
پس براى نابودى کفرپيشگان شتاب مکن ، زيرا ما کارهايشان را در مدّت عمرشان براى آنان برمى شمريم تا بدين وسيله عذابشان کنيم . (84)
يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمَٰنِ وَفْدًا (85)
روزى ] را ياد کن [ که تقواپيشگان را گرد آورده و آنان را سواره به سوى بهشت که جايگاه مقربان خداى رحمان است روانه مى کنيم . (85)
وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلَىٰ جَهَنَّمَ وِرْدًا (86)
و گنهکاران را در حالى که تشنه اند به سوى جهنّم مى رانيم . (86)
لَا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَٰنِ عَهْدًا (87)
خدايان اهل شرک توانِ شفاعت کردن از کسى را ندارند; تنها کسانى مى توانند شفاعت کنند که از خداى رحمان بر اين امر پيمانى گرفته باشند . (87)
وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَٰنُ وَلَدًا (88)
مشرکان گفتند : خداى رحمان فرزندى برگرفته است . (88)
لَقَدْ جِئْتُمْ شَيْئًا إِدًّا (89)
راستى با اين گفتارتان چيزى بس زشت و ناپسند آورده ايد . (89)
تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنْشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا (90)
نزديک است آسمان ها از اين سخن پاره پاره شوند و زمين بشکافد و کوه ها به شدت فرو ريزند و نابود شوند ، (90)
أَنْ دَعَوْا لِلرَّحْمَٰنِ وَلَدًا (91)
از اين که براى خداى رحمان فرزندى خواندند; (91)
وَمَا يَنْبَغِي لِلرَّحْمَٰنِ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَدًا (92)
در حالى که خداى رحمان را نسزد که فرزندى برگيرد . (92)
إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَٰنِ عَبْدًا (93)
هيچ کس در آسمان ها و زمين نيست جز اين که روى به سوى خدا دارد و بنده اى در حضور او است . (93)
لَقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا (94)
و قطعاً آنان را محاسبه نموده و به دقت شماره کرده است . ( مهر بندگى بر آنها نهاده است ) (94)
وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْدًا (95)
و روز قيامت همه آنان تنها و تهيدست به حضور او مى آيند; پس چگونه ممکن است برخى از آنان وصف خدايى داشته باشند و فرزند خدا به شمار آيند ؟ (95)
صفحه آخرصفحه بعدصفحه 311صفحه قبلصفحه اول
(کلمات داخل پرانتز توسط مترجم اضافه شده)


انتخاب ترجمهانتخاب سورهبرو به صفحه 

اندیشه پاک
اگر مرادِ تو، ای دوست، بی‌مرادیِ ماستمرادِ خویش دگرباره من نخواهم خواست
اگر قبول کنی، ور برانی از بر خویشخلاف رأی تو کردن خلاف مذهب ماست
میان عیب و هنر پیش دوستانِ کریمتفاوتی نکند، چون نظر به‌عینِ رضاست
عنایتی که تو را بود اگر مُبَدَّل شدخلل‌پذیر نباشد ارادتی که مراست
مرا به هرچه کنی، دل نخواهی آزردنکه هرچه دوست پسندد به‌جای دوست، رواست #
بلا و زحمتِ امروز بر دل درویشاز آن خوش است که امیدِ رحمتِ فرداست *
* عرفا از جمله سعدی همواره اشاره به عدم نومیدی از رحمت الهی دارند برای مثال
مپندار از آن در که هرگز نبست، که نومید گردد برآورده دست
ذات حضرت حق بخشنده است و طبق آیات قرآن او رحمت را بر خود واجب نموده
پروردگارتان رحمت را بر خود واجب کرده است (آیه 54 سوره انعام)
حافظ نیز بارها به این موضوع اشاره دارد از جمله
لطف خدا بیشتر از جرم ماست ، نکته سربسته چه دانی خموش
اشاره و تاکید این بزرگان به عنوان انسان شناس و حکیم بر عدم نومیدی از رحمت الهی برطبق آیات قرآن برای این است که اولین مرحله بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی همین یاس و نومیدی است
همگان باید مراقب حرف و عمل خود باشند تا مردم را در مسیر نومیدی که در خلاف جهت خداست قرار ندهند که این عمل گاه عواقب جبران ناپذیری برای فرد و جامعه دارد

# ابیات مرتبط با این شعر
672670مشاهده متن کاملسعدی شیرازی (2019/09/12-02:00)




زیبایی ، حقیقت ، خوبی
زیبایی ، حقیقت ، خوبی